فرآیند ایجاد محصول در ۷ مرحله
۱۴۰۰/۰۵/۳۱ ۱۴۰۰-۰۵-۳۱ ۶:۲۴فرآیند ایجاد محصول در ۷ مرحله
ایجاد محصولات جدید میتواند یک سفر واقعاً هیجانانگیز باشد؛ هم برای افراد تازهکار و هم برای مدیران محصولات. برخی در نقطهای موفق میشوند که دیگران شکست میخورند؛ اما چه چیزی آنها را متمایز میکند که محصولات موفقی را عرضه میکنند؟ بیایید نگاهی به مراحل ایجاد محصول جدید بیندازیم که میتواند شما را در مسیر صحیح قرار دهد.
منظور از ایجاد محصول چیست؟
فرآیند ایجاد محصول، سفر پایان به پایان (end-to-end journey) برای انتقال محصول جدید از ایده به بازار است. این مراحل همهچیز را از تعریف نتایج شما و شناسایی مسئله و مشکلی که ارزش حل شدن دارد تا ایدهپردازی، نمونهسازی اولیه، آزمایش و یافتن بازار مناسب محصول، پوشش میدهد.
۷ مرحلهی فرآیند ایجاد محصول
فرقی نمیکند که از ابتدا قصد ارائه یک محصول کاملاً جدید بهعنوان یک استارتاپ را داشته باشید یا توسعه یک محصول جدید بهعنوان بخشی از یک کسبوکار بزرگ، مراحلی که برای ایجاد محصول باید دنبال کنید بسیار مشابه هستند.
مراحل خلق محصول جدید ممکن است در وهله اول تمرکز بیشتری بر اثبات تقاضا و رشد مشتری داشته باشد و دورههای آزمایش در ابتدا ماهیت کیفیتری داشته باشند که این امر میتواند در مورد چرخه منظم ایجاد محصول نیز صادق باشد.
در ادامه مراحل ایجاد محصول جدید را بررسی کنیم.
-
نتیجه خود را مشخص کنید
وسوسه آغاز فرآیند ایجاد یک محصول با ایده یا راهحل پدیده رایجی است. بسیار مهم است که قبل از شروع هر یک از مراحل خلق محصول جدید، در مورد آنچه میخواهید به آن برسید، شفاف باشید؛ چراکه شما میدانید موفقیت چگونه به نظر میرسد و هنگام ارائه ایده، معیاری برای سنجش و هدف مشخصی را مدنظر قرار دادهاید.
در اولین مرحله ایجاد محصول جدید، ممکن است نتیجه اولیه شما بیشتر با تقاضا یا اثبات ارزش مشتری به معنای کیفیتر مرتبط باشد. در خصوص مشاغل تثبیتشدهتر، ممکن است مجموعهای از نتایج یا معیارها را داشته باشید که هم ارزش مشتری و هم کسبوکار را پوشش میدهد و با استراتژی شما در مورد محصول موجود یا OKR ها یا اهداف کلی شرکت مرتبط است.
-
مشکلات خود را بهطور دقیق مشخص نمایید
اگر در یک کسبوکار مدیر محصول (PM) هستید، این احتمال وجود دارد که به شمار زیادی از تحقیقات مشتری و دادههای کمّی دسترسی داشته باشید که تعیین مشکلات مشتری را برای حل آنها آسانتر میکند.
اما اگر در ابتدای راه و یک مؤسس مبتدی هستید، ممکن است چنین دسترس گستردهای نداشته باشید، اما شاید بتوانید گزارشها یا اطلاعات مربوط به صنعت را پیدا کنید تا در وهله اول نیازهای مشتری را شناسایی نمایید و ممکن است در بازار شاهد مشکلی بوده باشید که امروز بهخوبی (یا اصلاً) حل نشده است.
در هر دو سناریو ممکن است در درک شما از مشکلاتی که شناسایی کردهاید، شکافهایی وجود داشته باشد، بنابراین شاید لازم باشد قبل از رفتن به مرحله بعدی، تحقیقات مشتری را انجام داده و بینش بیشتری در این رابطه کسب نمایید.
وقتی مشکلی را تعریف کردید که ارزش حل کردن دارد، میتوانید با شناسایی فرصت خود به حل آن مشکل بپردازید.
-
فرصتها را شناسایی کنید
هدف از این مرحله در فرآیند ایجاد محصول این است که واقعاً در مورد مشکل تعریفشده مشتری خود تحقیق کنید.
شما باید سؤالاتی از خود بپرسید مانند:
- چقدر فرصت هست؟ آیا این مشکل ارزش حل کردن دارد؟
- امروز این مشکل را به چه شکل دیگری میتوان حل کرد؟
- تفاوت ما با سایر کسبوکارها چیست؟ چرا ما بهترین موقعیت را برای حل این مشکل داریم؟
بر اساس مقدار فرصتی که در اختیار دارید و برای استفاده حداکثری از آن تلاش میکنید بهاندازه کافی مخاطب وجود دارد که موفقیت شما را در حل مشکل تضمین کند. اگر فقط مشکل ۱۰ نفر را شناسایی کردهاید، ارزش این را ندارد که وقت و هزینه خود را صرف توسعه محصول جدید برای حل آن مشکلات کنید!
بررسی نحوه حل مشکل توسط رقبای احتمالی یا سایر محصولات موجود در بازار، به شما کمک میکند تا ببینید آیا بازار نیازی به ارائه راهحلهای جایگزین برای مشکل شما دارد یا خیر. اگر تحقیقات بازار را انجام دهید و متوجه شوید که جهان مملو از محصولاتی است که مشکل انتخابی شما را بهخوبی حل میکند، ممکن است قبل از پیگیری آن دوباره به این مسئله بیندیشید.
همچنین مهم است که تفاوتهای خود را در نظر بگیرید (منظور مزیت رقابتی یا نقاط فروش منحصربهفردتان است)؛ آیا دلیلی وجود دارد که شما یا شرکتتان بهترین موقعیت را برای حل این مشکل خاص به شیوهای جدید یا ابتکاری داشته باشید؟
یکی دیگر از عوامل مهم که باید به آن توجه شود زمان است؛ شاید عجیب باشد که از خود بپرسید «آیا جهان آمادگی پذیرش محصول ما را دارد یا خیر»؛ اما این یک سؤال منطقی است. با گذر زمان عادات افراد بواسطه فناوری تغییر میکند و چیزهایی که شاید ۱۰ یا ۱۵ سال پیش ازنظر مشتریان باورنکردنی بود اکنون تنها بخشی از زندگی روزمره هستند.
-
در مورد ایدههای محصول جدید تبادلنظر کنید
هنگامیکه از داشتن مشکل مشخص و فرصت مناسب خرسند شدید، میتوانید وارد مرحله بعد شوید: ایدهپردازی!
هدف از مرحله ارائه ایدههای متعدد برای حل مشکل شما است که به دستیابی شما به نتایج موردنظرتان کمک میکند.
روشهای مختلفی برای تسهیل ایده پردازی وجود دارد؛ اگر شما PM هستید، احتمالاً بهاندازه کافی خوششانس خواهید بود که دارای طراح محصول یا سرپرست UX باشید تا به شما در طراحی کارگاههایی برای جذب ایده کمک کند. یکی از عوامل کلیدی این است که مطمئن شوید در این مرحله از ذینفعان و اعضای تیم خود استفاده میکنید، چراکه ایدههای متنوعی را از مجموعه افراد مختلف دریافت خواهید کرد.
اگر مؤسس هستید، شاید همکارانی دارید که با آنها کار میکنید و میتوانند در فرآیند تبادل ایدههای شما مشارکت کنند یا ممکن است ایدههایی برای حل مشکل مشتری خاص خود داشته باشید.
استفاده از عباراتی چون «چگونه میتوانیم…» یک روش عالی برای باز کردن فضای مشکل با طرح سؤالاتی در رابطه با مشتریان است. بهعنوانمثال «چگونه میتوانیم مشتری خود را قادر به انجام … نماییم؟».
هنگامیکه یک فهرست طولانی از ایدهها دارید، میتوانید بهمنظور تبدیل همه چیز به مجموعهای از راهحلهای احتمالی، از روش رأیگیری یا روشهای دیگر استفاده نمایید که موجب پیشرفت نمونهسازی و آزمایش میگردد. آنها باید ایدههایی باشند که (در این مرحله) برای داشتن بیشترین پتانسیل جهت دستیابی به موفقیت، شما آنها را باور دارید.
-
ایدههای خود را نمونهسازی و آزمایش کنید
در این مرحله از فرآیند ایجاد محصول شما باید مجموعه کوچکی از ایدههای محصول را برای آزمایش ارائه دهید.
هدف این است که به یک راهحل منطقی برسید که از طریق نمونهسازی اولیه، به بهترین شکل ممکن با نتایج اولیه شما مطابقت داشته باشد.
اولین گام برای اعتبارسنجی و تا حد امکان سادهترین راه برای انجام این کار بدون ارائه تمام راهحل برای هر ایده، ایجاد مجموعهای از نمونههای سبک و دورریز است که مفاهیم محصول شما را زنده میکند. نمونه دورریز یک عنصر مهم است زیرا بهاحتمالزیاد شما مجبور به امتحان چند ایده، قبل از شناسایی یکی از آنها خواهید شد، بنابراین در این مرحله نگران طراحی رابط کاربری کامل یا عملکرد کامل و قابلیت اجرای آن نباشید.
در طراحی نمونههای اولیه برای آزمایش مفهوم، باید ابتدا مفروضات خود را در مورد راهحلهای بالقوهتان مشخص کنید. هدف شناسایی پر ریسکترین فرضیه شما است. ممکن است مفروضات زیادی در مورد ایدههای خود داشته باشید، اما پر ریسکترین فرضیه شما بدان معنی است که اگر ایده شما درست نباشد، کل ایده شما شکست میخورد.
ابزارهای نمونهسازی متعدد عالی وجود دارد که به شما امکان ایجاد نمونههای قابل کلیک (InVision، Marvel، Figma و غیره) را میدهد، اما میتوانید با نمونههای اولیه کاغذی، اسلایدنگار Google و حتی پیشنمایشهایی به اصول اولیه برگردید، (بهعنوانمثال سیستمهای مدیریت محتوا) که بر اساس فناوریهای موجود ساخته شدهاند. نکته اصلی این است که بیش از نصف روز تا ۱ روز برای ساخت این نمونههای اولیه بهعنوان راهنما صرف نکنید.
در مرحله بعد شما باید ایدههای نمونهسازی شده خود را در مقابل مشتریان احتمالی قرار دهید تا افکار آنها را بشنوید؛ ممکن است شما یک پژوهشگر تجربه کاربری (User Researcher) داشته باشید که در این زمینه متخصص است یا اگر مؤسس مبتدی هستید ممکن است مجبور شوید کمی بداههپردازی کنید! در این مرحله شما به دنبال این هستید که آیا فرضیههای پرریسک شما درست است یا خیر و احتمالاً برخی راهحلهای احتمالی به گورستان ایدهها ختم میشود.
مطالعه بیشتر: تحلیل رفتار مصرفکننده
ایدههایی که در آزمایش نمونهسازی اولیه موفق میشوند، ممکن است مجبور شوند دورههای بعدی نمونهسازی را طی کنند تا زمانی که به راهحلهای احتمالی اطمینان پیدا کنید. در این مرحله میتوانید آزمایش زنده را در مقیاس بزرگتر مد نظر قرار دهید و استراتژی قیمتگذاری خود را بهعنوان بخشی از آزمایش در نظر بگیرید. ممکن است در این مرحله هنوز به دنبال اثبات ارزش و تقاضا باشید، بنابراین انجام آزمایشاتی نظیر آزمایش ۴۰۴، آزمایش صفحه فرود (landing page)، آزمایش محافظ (concierge testing)، آزمایش Google Ad / Facebook و غیره در این مرحله سودمند خواهند بود.
در پایان این فرآیند امیدوارم به یک راهحل منطقی رسیده باشید تا بتوانید با اطمینان پیش روید.
-
نسخه ۱ راهحل خود را توسعه دهید
در این مرحله شما یک راهحل منطقی خواهید داشت که میتوانید آن را برای عرضه محصول به واقعیت تبدیل کنید! نسخه ۱ محصول شما (گاهی اوقات بهعنوان کمینه محصول قابل ارائه شما شناخته میشود) نیازی به داشتن ویژگیهای جذاب اضافی ندارد که تصور میکنید راهحلهای ظریفتر از آن برخوردارند، تمرکز همچنان بر حفظ آن استوار است.
بعلاوه شما باید استراتژی بازاریابی خود را در این مرحله از فرآیندایجاد محصول در نظر بگیرید تا از عرضه موفق محصول خود اطمینان حاصل نمایید.
مهمتر از همه، شما باید چیزی را ارائه دهید که با نتایج اولیه شما از مرحله ۱ فرآیند ایجاد محصول مطابقت داشته باشد.
مطالعه بیشتر: ۷ روند فناوری تأثیرگذار بر استراتژیهای بازاریابی در سال ۲۰۲۱ و پسازآن
-
تکرار کنید!
با تأیید راهحل یا ایده موفق و ارائه اولین نسخه، این فرآیند پایان نمییابد، بلکه آغاز تکرار فرآیند و بهبود آن است. اکنون فرصت دارید که روی استراتژی ایجاد محصول و نقشه راه کار کنید.
ما بسیار خوششانس هستیم که در دورانی زندگی میکنیم که پیشرفت فناوری به این معناست که اگر بخواهیم میتوانیم هر دقیقه از روز محصولات خود را بهروزرسانی کنیم.
شما در موقعیتی قرار دارید که محصول جدیدی را ارائه دادهاید اما اکنون باید به توسعه آن بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را گسترش داده و حفظ کنید، آن را با نیازها و عادات تکاملی آنها مطابقت دهید و رقابتی باقی بمانید. شما میتوانید از طریق یادگیری مداوم و دریافت بازخورد از مشتریان خود و نیز نظارت بر دادههای خود و تجزیهوتحلیل تغییرات رفتاری در طول زمان، به این هدف نائل گردید. چیزی بهعنوان «محصول نهایی» وجود ندارد!
منبع: productcollective