شرکت یاهو و عوامل شکست این شرکت پیشرو
۱۴۰۰/۰۱/۰۸ ۱۴۰۰-۰۳-۱۳ ۱۰:۴۷شرکت یاهو و عوامل شکست این شرکت پیشرو
شرکت یاهو و عوامل شکست این شرکت پیشرو
شرکت یاهو توسط جری یانگ و دیوید فیلو در ژانویه ۱۹۹۴ تأسیس شد و به عنوان یکی از پیشگامان اوایل دوره اینترنت در طی دهه ۱۹۹۰ شناخته شد. زمانی یاهو محبوبترین وب سایت در ایالات متحده بود اما از اواخر سال ۲۰۰۰ افول این شرکت آغاز شد. یاهو اساساً درست در زمان مناسب راه اندازی شد تا بیش از ۲۰ سال رشد چشمگیر داشته باشد، اما خوششانسی برای غلبه بر تصمیمات ضعیف تجاری کافی نبود.
در ابتدا یاهو سرویسهای مدرنی ارائه داد و نوآوریهای متعددی به بازار عرضه کرد. پیامرسانی چون یاهو مسنجر که زمانی در حد تلگرام و واتساپ امروزی موفق و پیشرو بود و داشتن ایمیل در یاهو نمادی از اتصال به اینترنت و سواد آنلاین به حساب میآمد. اما به تدریج و طی سالهای اخیر یاهو نفوذ و قدرت خود را از دست داد و به رغم اینکه سرویسهای فوقالعادهای چون سرویس عکس فلیکر را خریداری و به خود اضافه کرد اما نتوانست پیشتازی خود را همچنان حفظ کند. سهام یاهو روز به روز کاهش یافت و از سرویسهای تازه و مدرن دیگر خبری نیست.
امروز همه چیزهای مرتبط و مربوط به یاهو یادآور تمام تصمیمات اشتباهی است که این شرکت در گذشته اتخاذ کرده است. در ادامه ۵ اشتباه مهم که منجر به نابودی این شرکت پیشرو شد شرح داده میشود.
یاهو تمام شد شرکت از بین رفته است امروز اعلام کرد که با بسته شدن قراردادش با Verizon ، نام خود را به آلتابا تغییر میدهد. در همین حال، Verizon ممکن است نام پست الکترونیکی Yahoo Mail را حفظ کند یا نکند یا پیام رسان فوری را به عنوان Yahoo Messenger نامگذاری کند.
- فرصت از دست رفته: در سال ۲۰۰۲، یاهو این شانس را داشت که گوگل را به قیمت ۱ میلیارد دلار بخرد، اما مدیران آن شرکت این کار را نکردند. زمانی که آنها تصمیم گرفتند این پیشنهاد را دنبال کنند، قیمت گوگل به ۳ میلیارد دلار رسیده بود. در اواخر دهه ۹۰ ، جستجو فقط شش درصد از درآمد یاهو را تأمین میکرد و این شرکت معتقد بود که ارزش بهبود ندارد. امروز گوگل یکی از با ارزشترین شرکتها با ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار است.
- عدم پیگیری پیشنهاد فیسبوک: انگار نه گفتن به گوگل کافی نبود. یاهو در سال ۲۰۰۶ پیشنهاد خرید فیسبوک به مبلغ ۱ میلیارد دلار را داد، اما پیشنهاد اولیه توسط مدیر عامل شرکت مارک زاکربرگ رد شد. گزارشها حاکی از آن است که هیئت مدیره فیسبوک زاکربرگ را مجبور به قبول پیشنهاد ۱/۱ میلیارد دلاری میکند، با این حال مدیران یاهو با افزایش پیشنهاد موافقت نمیکنند. بعداً یاهو پیشنهاد خود را به ۸۵۰ میلیون دلار کاهش داد که فیسبوک در عرض ۱۰ دقیقه تصمیم گرفت این پیشنهاد را رد کند.
- سوء مدیریت فلیکر: قبل از اینکه یاهو در سال ۲۰۰۵ فلیکر را خریداری کند، بنیانگذاران آن قصد داشتند سایت اشتراک عکس را به یک شبکه اجتماعی تبدیل کنند. با این حال یاهو با مدیریت بد فلیکر قایق رسانه این اجتماعی را از دست داد.
- عدم ادغام با مایکروسافت: پیشنهاد ۴۴.۶ میلیارد دلاری مایکروسافت در سال ۲۰۰۸ رد شد.
- عدم موفقیت در Tumblr: یاهو در سال ۲۰۱۳ شرکت میکروبلاگینگ جوان Tumblr را به قیمت ۱.۱ میلیارد دلار خریداری کرد، اما نتوانست خرید آنها را به یک بخش سودآور شرکت تبدیل کند. پس از سرمایهگذاری صدها میلیون دلار برای پروژه، تامبلر اساساً در تاریکی ناپدید شد.
- استخدام مدیرعامل اشتباه: طبق گزارش اینکوری، یاهو بارها مدیر عامل نامناسب استخدام کرده است. در این گزارش آمده است که هیچ یک از مدیران عامل یاهو از جمله ماریسا مایر “چشمانداز استراتژیکی” نداشتهاند که بتوانند با آنچه اریک اشمیت در گوگل آورده مطابقت داشته باشد.
- فقدان دید واضح رهبران: از ابتدا یاهو فاقد چشمانداز روشنی در مورد هدف کلی شرکت بود. آنها یک شرکت جستجو و یک شرکت فناوری نبودند، اولویت اول آنها فعالیت به عنوان یک شرکت رسانهای بود که برنامه نویسی را کالایی ضروری میدانستند. زوال نهایی یاهو سالها قبل توسط برخی از کارمندان پیشین این شرکت به جهت رهبران فاقد چشمانداز برای آینده، پیشبینی شده بود.
مطالعه بیشتر: چشمانداز سازمانی چیست و روند تدوین آن
رهبری و آینده نگری برای هر تجارت موفق بسیار مهم است. اگر سرنوشت نهایی یاهو فقط همین یک چیز را به رهبران تجارت آینده جهان بیاموزد کافی است. اهمیت رهبران بزرگ با دیدگاه روشن برای هدایت کل سازمان امری حیاتی است. سازمانهایی که چنین رهبرانی ندارند، شکست خواهند خورد.
مطالعه بیشتر: تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
نتیجه رقابت یاهو و گوگل
نوع انتخاب استراتژی توسعه زیرساختی در این دو شرکت باعث موفقیت یکی و شکست دیگری شد. یاهو در رقابت رودررو با گوگل شکست خورد. رقیبی بزرگ که تقریبا از بسیاری جهات شبیه یاهو بود. هر دو شرکت یاهو و گوگل ماموریت یکسان داشتند و هر دو از جستوجو قدرت گرفته بودند و بزرگترین برخورد وب را شکل داده بودند. رقابت این دو به ایجاد بهترین سرویسهای اینترنتی منجر شد. پیشبینی چنین شرایطی برای شرکت یاهو کاری سخت و دشوار بود اما نکتهای که در حال حاضر اهمیت بیشتری دارد، بررسی سیاستهایی است که باعث شده یاهو چنین شرایطی را تجربه کند. از منظر تحلیلگران بزرگ دنیا اختلاف در عملکرد شرکت یاهو و گوگل دو دلیل مهم داشت:
- شتاب در مقابل پایهگذاری یکپارچه
گوگل و یاهو از راهکارهای متفاوتی برای توسعه سرویسدهی و رشد در جهت پاسخگویی به نیازهای روزافزون کاربران در محیط اینترنت مثل سرویسهای جستوجو، ایمیل، نقشه و مواردی دیگر استفاده میکردند. شرکت یاهو از سیستمی استفاده کرد که رسیدن به رشد و توسعه سریع را برای این شرکت را میسر میساخت. راهاندازی سریع و استفاده ساده و مبتنی بر ابزارهای ذخیرهسازی بود که برای اهداف خاص ایجاد شده بودند اما یاهو میتوانست به نیازهای بازار سریعا پاسخ دهد. در طرف مقابل، گوگل تلاش کرد تا زیرساختهای نرمافزاری ویژه شرکت خود را ایجاد و توسعه دهد. پلتفرمی که استفادههای متنوع برای تمامی سرویسهای گوگل را به همراه داشت و امکان استفاده از آن در سیستمهای توسعه یافته را نیز مهیا میکرد.
- پیشتازی موقتی و پیچیدگیهای توسعه
در مراحل اولیه به چیزی در حدود چهار سال توسعه و تحقیق نیاز بود تا بالاخره سیستم مورد نظر شرکت گوگل به مرحله بهرهبرداری کامل برسد. این در حالی است که شرکت یاهو این امکان را داشت تا سریع در جهت پوشش نیازهای روزافزون کاربران به سرویسهای این شرکت، اقدام کند.
در واقع در چشمانداز ارائه سرویسهای اینترنتی بهنظر میرسید یاهو فرسنگها از رقیب خود فاصله دارد. سرعت بالای یاهو برای حضور در بازار مشکلاتی را نیز برای این شرکت به وجود آورد. در واقع با افزایش تقاضا و ایجاد تنوع در سرویسهای مورد نیاز کاربران، معایب استفاده از زیرساختهای ابزار محور خود را نمایان کرد. از جمله اینکه پیچیدگی پروسهها و محیط ناکارآمد نیاز به مهندسی فوقالعادهای داشت که در نهایت هزینههای تحمیل شده بر شرکت را افزایش میداد. این همان چیزی بود که یاهو را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
در واقع ایراد اصلی کار این بود که با اضافه شدن سرویسهای جدید به فهرست خدمات یاهو این شرکت نیاز به مهندسی مجدد پلتفرم برای پیکربندی آن استفاده خاص را احساس میکرد. نداشتن زیرساخت یکپارچه همچنین ناکارآمدی بیشتر منابع را به همراه داشت و هر مورد پیکربندی سرویسها به فضای سروری و توان محاسباتی مستقلی نیاز داشت که امکان بهاشتراکگذاری آن در میان پلتفرمهای مختلف وجود نداشت. علاوه بر این، هزینه استفاده از ابزارهای ارائه شده نیز با سرعت رشد یاهو افزایش پیدا میکرد.
در طرف مقابل، گوگل سیستم منحصربه فرد خود را با پیشبینی این چالشها ایجاد کرده بود. از همین رو اضافه کردن کاربردهای جدید یا برطرف کردن چالشهای مربوط به زیرساختهای معماری بهطور هوشمندانه و با بهرهوری بالا امکانپذیر شده بود. بهعنوان مثال، پس از خرید یوتیوب توسط گوگل بهروزرسانی معماریها تنها یکبار انجام میشد و امکان پیادهسازی راهحلها برای تمامی سرویسهای گوگل فراهم میشد. در نهایت، بهرهمندی از پلتفرم قابل انعطاف، امکان بهاشتراکگذاری منابع و توان محاسباتی برای کاربردهای مختلف را فراهم میکرد تا بهعنوان مثال وقتی سرورها مشغول پاسخگویی به انجام فرآیندهای جستوجو نیستند، در ارائه سرویسهای ایمیل قابل استفاده باشند.
-
نتیجه گیری
این نمونه اهمیت انعطافپذیری طراحیها و زیرساختهای سازمانی بخصوص در فعالیت کلیدی شرکت را میرساند و دیدگاه جامع در زمینه نیازهای لازم برای ساخت کسبوکاری پایدار را به نمایش میگذارد. مهمترین یادگیری در این خصوص هدفمندی شرکت گوگل در فهم کامل مشکل، پیش از درنظر گرفتن راهکار برای آن است. لذا یک مدیر باید مشخص کند که نیاز به استفاده از کدامیک از راهحلهای فعلی وجود دارد و چه مواردی باید از نو بازسازی شوند. این امر، عامل موفقیت استارتآپهای زیادی از جمله آمازون بوده است.