تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
۱۳۹۹/۱۰/۲۶ ۱۴۰۰-۰۴-۰۵ ۷:۲۲تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
از همان آغاز تفاوت مدیریت و رهبری با هم چالشبرانگیز بود و بنیانگذاران سازمانها معمولاً یکی از این دو را به عنوان راهبرد خود تعیین میکردند. اما خوشبختانه، گذشت زمان کمک کرد سازمانها به درک روشنی از هر دو مفهوم مدیریت و رهبری برسند. در این مقاله سعی میکنیم مهمترین تفاوتهای مدیریت و رهبری را شرح داده و کمک کنیم در تصمیمگیریهای خود بهترین عملکرد را داشته باشیم.
اهمیت رهبری
در دانش مدیریت، رهبری نقش پراهمیتی در اثربخشی سازمان ایفا میکند و رمز موفقیت سازمان در مدیریت نیروی انسانی است. در دهه های اخیر به سبب کاهش ترس از اخراج و محرومیت، افزیش سطح فرهنگ فردی و اجتماعی و کاهش تاثیر تشویقهای مادی، ضرورت مطالعه رهبری سازمانی بیش از پیش مطرح میشود. یکی از راهحلهای شگفتانگیز انگیزش فردی و گروهی، استفاده از رهبری اثربخش است.
تعریف رهبری چیست؟
رهبری را هنر نفوذ و تغییر دیگران نام نهادهاند. رهبری مستلزم نفوذ کردن و تأثیر گذاردن بر افراد است. توصیههای پیتر دراکر پدر مدیریت برای رهبری این بوده که اولین نقش و وظیفه شما به عنوان یک رهبر این است که پر انرژی و مشتاق باشید و سپس کمک کنید که انرژی و اشتیاق دیگران هم مثل اعضای یک ارکستر هماهنگ شود. از نظر بنیس سازمانهای ناکام آنهایی هستند که بیش از حد مدیریت و کمتر از حد رهبری کردهاند! از دیدگاه او رهبری هنری است که میتوان آن را فراگرفت. وی رهبری را مبتنی بر سه اساس میداند:
- بلندپروازی
- شایستگی و مهارت
- منش، اخلاق و صداقت
از دید بنیس، درک عمیق رهبر از حوزهای از کسبوکار که رهبری افراد را در آن زمینه به دست گرفته، ضروری است. از دیدگاه کوزس و پوزنر اگرچه هر رهبری شخصیت منفردی است اما در عملکرد رهبری الگوهای مشترکی وجود دارند که قابل فراگیری هستند. آنها ۴ ویژگی اصلی رهبران اینگونه میدانند:
- صداقت و شفافیت
- شایستگی و صلاحیت
- نگاه رو به جلو
- الهام بخشی و اشتیاق آفرینی
مطالعه بیشتر: تعاریف رهبری و رابطه آن با قدرت
چرا رهبری و چرا مدیریت؟
در حدود سال ۱۸۵۰ و همزمان با ابتدای انقلاب صنعتی بود که اولین جرقههای مفهوم مدیریت در ذهن بشر زده شد، در همان سالها و تا اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی انواع و اقسام نقطهنظرات و تئوریها در خصوص مدیریت ارائه شد. در آن زمان، مدیریت بر پایه قدرت، شایستگی و صلاحیت، و توانایی مدیریت افراد بنا شده بود. در همان سالها بود که اولین انتقادها به ساختارها و رویههای سازمانی وارد شد و مدیریت سنتی در راس سازمان هدف انتقاد قرار گرفت و مفهومی در سازمان متولد شد به نام رهبری!
مرزهای مدیریت و رهبری و تفاوتهای مدیر و رهبر برای بسیاری مشخص نیست. بعضی از افراد رهبری و مدیریت را مترادف هم میدانند و بعضی بین آنها تفاوت قائل هستند. از یک سو عدهای بر این باورند که رهبری یک جنبه مهم از مدیریت است و توانایی رهبری موثر یکی از شروط مدیریت اثر بخش است.
از دید جان کاتر استاد برجسته مدیریت تغییر هاروارد، مدیریت مجموعهای از فرآیندهای شناخته شده است مثل برنامهریزی، بودجهبندی، سازماندهی و طراحی مشاغل و نقش ها و استخدام و ارزیابی عملکردها. مدیریت از طریق اجرای این فرآیندها سازمان را قابل پیشبینی میکند. همانطور که از وظایف بیان شده مشخص است، مدیریت در سرنوشت سازمان بسیار با اهمیت است. همچنین مدیران ضوابط و رویهها را دوست دارند، به دنبال ثبات و کنترل شرایط هستند و سعی دارند مشکلات را خیلی سریع حل کنند.
اما رهبری به آینده سازمان مرتبط است. از طریق رهبری است که سازمانها فرصتهای آینده را پیدا کرده و از این فرصتها برای موفقیت بهرهگیری میکنند. رهبری به چشمانداز و آرمان سازمان مربوط است. اینکه چگونه چشمانداز را در سازمان ترویج و عمومی کنیم. بدین صورت رهبری موضوعی محدود به افرادی خاص در بالای هرم سازمان نیست و باید آنرا از همه کارکنان سازمان در همه سطوح و بخشها انتظار داشت.
بیشتر تفکرات اخیر بر این است که مدیریت باید بیشتر رویکرد رهبری داشته باشد. این موضوع صحیح نیست. در واقع نه مدیران باید بیشتر به رهبران شبیه باشند، و نه رهبران باید مشابه مدیران رفتار کنند. باید هر دو بر نقاط قوت طرف مقابل تمرکز کنند تا بتوانند با یکدیگر به بهترین نتایج دست یابند. مدیریت قوی و رهبری قوی باید با یکدیگر یکپارچه و ترکیب شوند تا نقاط ضعف هر کدام کاهش یابد. سازمانهایی که توانستهاند به این یکپارچگی برسند، موفقیت و پیشرفت سازمان خود را بسیار افزایش دادهاند.
بسیاری از صحبتها در خصوص رهبری در یک شرکت، به مدیران ارشد سازمان ختم میشود. آنها فقط مدیر ارشد هستند. رهبری به خودی خود با رسیدن به یک منصب خاص اتفاق نمیافتد. ممکن است در چنین جایگاههایی این امکان برای شما فراهم آید، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که شما رهبری را به دست بگیرید.
مشابه نکتهی قبل، داشتن یک عنوان شغلی سطح بالا، خود به خود شما را به رهبر تبدیل نمیکند. شما برای رهبری نیازی به یک عنوان شغلی خاص ندارید. در حقیقت، شما میتوانید در دینداری، در همسایگی خود، در خانواده یک رهبر باشید بدون اینکه عنوانی را یدک بکشید.
رهبری عبارتست از ارتباط و گفتگو با دیگران در مورد ارزشها، قوتها و پتانسیلهای آنها به نحوی که آنها را برای به فعلیت درآوردن این استعدادها و بکارگیری آنها در عمل، راهنمایی و ترغیب کند. از این رو رهبری یک موقعیت نیست یک انتخاب دوطرفه در سازمان بین رهبر و پیرو است.
تفاوت مدیر با رهبر در رویکرد آنان نسبت به هدفگذاری نیز مشخص میشود؛ رهبران استراتژی لازم برای رسیدن به اهداف را به همکاران خود میآموزند، اما مدیران هدفها را به طور دستوری ابلاغ میکنند. رهبران تصویری از آینده به همراه اهداف ممکن ترسیم میکنند و همکاران خود را تحت تاثیر قرار میدهند تا آنها را به مشارکت وادارند. آنها ورای افراد فکر میکنند و به کار تیمی و عملکرد کل تیم اهمیت میدهند. این رویکرد میتواند به افراد تیم انگیزه بیشتری هم بدهد. مدیران مدام بر هدفگذاری، سنجش این اهداف، و کنترل موقعیتها تمرکز میکنند و سعی دارند بر عملکرد تکتک افراد نظارت کنند.
مدیران در برابر تغییرات مقاومت دارند، ریسک نوآوری را نمیپذیرند و کمتر اجازه میدهند ساختارها و رویهها را تغییر کنند. درصورتی که رهبران همیشه در تلاش برای تغییر و بهبود شرایط هستند، همیشه میخواهند رو به جلو قدم بردارند، از ریسک استقبال میکنند و میدانند تغییرات گاهی ریسک را افزایش میدهد. رهبران میدانند باید با مطالعه و تحلیل شرایط به سمت تغییرات مثبت حرکت کنند.
یادگیری بیشتر: دوره مدیریت و رهبری تیم فروش
نظر (2)
محمود
مقالاتی که در مورد رشد کسب و کار قرار میدید بسیار برام جذاب هستن سپاسگزارم
اصغر نعمتی زاده سرای 09149121003
با سلام و درود
برای اولین بار در جهان
حلقه مفقوده جهان.
در راستای شعار سال مهار تورم رشدتولید
ابداع مدیریت بهره وری واحد با کاربری
در کلیه سطوح و حوزه در گستره جهانی برای هزاره سوم
شکل طرح.
شیبه کارنامه تحصیلی
در سه بخش
بخش اول ورودی دارای ۳نمره
بخش دوم فردی ۶ مورد
بخش سوم سازمانی ۱۳ مورد
بیست عنوان برخی عناوین تک موضوعی
برخی دو موضوعی همسو و شبیه
کل نمرات کارنامه ۲۰ نمره
مدیریت بهره وری یعنی دفترچه مدیریت راهنمای مدیریت تسهیل کننده مدیریت.مدیریت ساز مدیریت آسان