مقایسه مدل کسب‌وکار اپل و مایکروسافت

business-model-of-apple-vs-microsoft
تحلیل کسب و کار مقالات

مقایسه مدل کسب‌وکار اپل و مایکروسافت

بیش از هر شرکت آمریکایی دیگر، اپل و مایکروسافت بر وجوه اشتراک فناوری و دسترسی مشتری اشراف دارند. حتی اگر آن‌ها در طیف وسیعی از صنایع فرعی مانند نرم‌افزار رایانه، سخت‌افزار، سیستم‌عامل، دستگاه‌های تلفن همراه، تبلیغات، اپلیکیشن ها و وبگردی با یکدیگر رقابت کنند، هر یک از آن‌ها از منظر سازمانی و فلسفی رویکرد متفاوتی دارند.

 

از ماه می سال ۲۰۲۰، ارزش بازار اپل حدود ۱.۳۵ تریلیون دلار بود. پیش‌ازاین، اپل بزرگ‌ترین شرکت در جهان محسوب می‌شد، اما شرکت مایکروسافت باارزش بازار ۱.۴۰ تریلیون دلاری، با اتکا به نقاط قوت موجود در رشد کسب‌وکار رایانش ابری خود، اپل را کنار زد.

نکات کلیدی

اپل و مایکروسافت دو نمونه از بزرگ‌ترین شرکت‌ها در جهان هستند که عنوان ارزشمندترین شرکت جهان را به‌تناوب به هم می‌دهند. ارزش بازار هر دو شرکت مرز ۱ تریلیون دلار را رد کرده است.

مدل کسب‌وکار اپل مبتنی بر نوآوری و دستگاه‌های مصرف‌کننده محور است. این دستگاه‌ها به دلیل سهولت استفاده در طراحی و انتقال داده‌ها به خطوط تولید جدید، قادر به حفظ پایگاه خود هستند.

موفقیت مایکروسافت مبتنی بر مجوز نرم‌افزارهایی مانند Windows و Office Suite بود. مدل کسب‌وکار این شرکت تغییر کرده است و دستگاه‌های خود را برای رقابت با اپل عرضه می‌کند.

دو شرکت با اهداف متفاوتی اداره می‌شوند. هر دو بسیار موفق هستند و در صنایع مربوط به خود تغییر و تحولاتی ایجاد کرده‌اند.

مدل کسب‌وکار اپل

یادآوری یک کسب‌وکار مدرن آمریکایی که کاملاً تحت سلطه ایده‌ها و شخصیت یک فرد باشد، امر دشواری است زیرا اپل تحت تعلیم استیو جابز بود. نوآوری‌های چشمگیر جابز، اپل را تا سطح بی‌سابقه‌ای تا زمان مرگ وی در سال ۲۰۱۱ ارتقاء داد.

 

در دوره دوم تصدی استیو جابز – او در سال ۱۹۸۵ اپل را ترک کرد و در سال ۱۹۹۷ بازگشت – اپل دوباره به جایگاه پیشین خود بازگشت و چندین زیرشاخه صنایع را متحول کرد. این شرکت صنعت Walkman را از سونی خریداری کرد و به‌طور کامل با عرضه iPhone در سال ۲۰۰۷، تعریف جدیدی از تلفن‌های همراه ارائه کرد.

اپل ازنظر فروش سخت‌افزار و گجت های رده‌بالا به‌راحتی رقبای خود را پشت سر می‌گذارد. این شرکت به لطف شهرتش در اوایل سال ۲۰۰۰ با عرضه سیستم‌عامل‌های Mac موجب پیشرفت گسترده نسل هزاره (millennial) شد. این امر با اصرار هوشمندانه شرکت بر یکپارچه‌سازی محصولات خود قوت گرفت و موجب سهولت استفاده از محصولات جدید اپل شد و بنابراین تغییر رابط کاربری رقیب دشوارتر شد؛ که گاهی اوقات از آن به‌عنوان «قفل اکوسیستم اپل» یاد می‌شود.

نسل هزاره (millennial): هزاره نامی است برای نسلی که بین سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۹۶ متولدشده است، اگرچه عده‌ای شروع آن‌ها را از سال ۱۹۸۰ و تا اواخر سال ۲۰۰۴ می‌دانند. این نسل به‌عنوان نسل Y شناخته می‌شود که از نسل X پیروی می‌کند و ازنظر تعداد بزرگ‌ترین نسل در تاریخ آمریکا محسوب می‌شوند. علت نام‌گذاری آن‌ها این است که نزدیک به آغاز قرن بیست و یکم – هزاره جدید – متولدشده‌اند یا به سن بلوغ رسیده‌اند. اعضای این نسل اولین کسانی هستند که در دنیای دیجیتال متولدشده‌اند و به‌عنوان «بومی دیجیتال» شناخته می‌شوند.

ضعف مدل کسب‌وکار اپل در نوآوری طلایی این شرکت، یعنی آیفون، نهفته است. تقریباً سه‌چهارم کل درآمد اپل از طریق فروش آیفون تأمین می‌شود و از زمان فوت مدیرعامل قبلی شرکت و جایگزینی تیم کوک، هیچ نوآوری قابل‌مقایسه و جدیدی حاصل نشده است. بااین‌حال، کوک در حفظ میراث جابز عملکرد قابل قبولی داشته و سهام اپل را به بالاترین حد خود رسانده است.

 

مطالعه بیشتر: تاریخچه‌ی شرکت اپل

 

مدل کسب‌وکار مایکروسافت

ازلحاظ تاریخی مدل درآمد مایکروسافت تنها به چند نقطه قوت کلیدی متکی است. اولین و مهم‌ترین آن‌ها، هزینه‌های صدور مجوز برای استفاده از سیستم‌عامل ویندوز و مجموعه Microsoft Office است. پس از چند سال رقابت نامناسب با گوگل و اپل، مایکروسافت در آوریل ۲۰۱۴ از چشم‌انداز جدیدی رونمایی کرد و بلافاصله تمرکز خود را تغییر داد تا نرم‌افزار ویندوز با محصولات رقیب، مانند iPad سازگارتر شود. بعلاوه مایکروسافت دارای چند محصول موفق مانند Microsoft Surface و Surface Pro است که با دستگاه‌های اپل مانند iPad رقابت می‌کنند.

 

بااین‌حال، مایکروسافت، دریافت که فروش نرم‌افزارهای پولی در عصر جایگزین‌های ارزان‌قیمت چندان راحت نیست. علاوه بر این، تبلت‌ها و تلفن‌ها جایگزین رایانه‌های شخصی می‌شوند. مدل کسب‌وکار جدیدتر مایکروسافت توسط ساتیا نادلا، مدیرعامل شرکت به بازار عرضه‌شده است، نمونه‌ای که بر یکپارچگی محصول، پکیج نرم‌افزاری “freemium” و تمرکز بر روی کسب‌وکار رایانش ابری تأکید دارد.

مدل کسب‌وکار freemium: فریمیوم یک مدل کسب و کار اینترنتی است که بر پایه ارائه خدمات به‌صورت رایگان ساخته‌شده است؛ اما استفاده از ویژگی‌های پیشرفته‌تر این خدمات نیاز به پرداخت حق اشتراک دارد.

Freemium از ترکیب دو اصطلاح Premium و Free ساخته‌شده و در بین بسیاری از پیشتازان فضای مجازی محبوب است؛ غول‌هایی مثل لینکدین، تیندر، یوتیوب و کندی کراش از این روش استفاده می‌کنند. با استفاده از روش فریمیوم می‌توان دامنه کاربران را گسترش داد و در ادامه درآمد خوبی از پرداخت های کوچک آن‌ها کسب کرد.

فریمیوم توسط صنعت نرم‌افزار به وجود آمد؛ جایی که یک نسخه محدود به زمان و یا دارای محدودیت‌هایی در ویژگی‌ها اما به‌صورت رایگان با امید این‌که درصدی از کاربران آن را به نسخه بالاتر ارتقا دهند، در اختیار همه قرار می‌گرفت. این مدل کسب‌وکاری در همان ابتدای امر با این تفکر ایجاد شد که به همه شانس استفاده از برنامه را بدهد تا بتواند پتانسیلی را که برای ارتقای کاربران وجود دارد به عمل تبدیل کند. در دنیای امروز این روش وارد برنامه‌ها شده و با عنوان «خرید درون برنامه‌ای» شناخته می‌شود.

روش فریمیوم با مشخص کردن و برجسته کردن رایگان بودن، میزان مشارکت را بالا می‌برد. از طرفی مردم عموماً برای چیزهایی که رایگان دریافت می‌کنند ارزش زیادی قائل نیستند. پس برای این‌که خدمت برای افراد اهمیت داشته باشد، باید برای آن هزینه‌ای پرداخت کنند. این موضوع به روش فریمیوم وجهه می‌بخشد و کاربر با پرداخت‌های کوچک برای خدمات ویژه، میزان تعاملش را با برنامه افزایش می‌دهد.

به‌عنوان‌مثال، مایکروسافت مایل است مشتریان را بیشتر درگیر محصولات خود کند. در سال ۲۰۱۵، CMO Chris Capossela این مفهوم را با یک مثال ساده توضیح داد: «شما به‌جای اینکه هر یکشنبه‌شب از اسکایپ برای تلفن به خانه استفاده کنید، هرروز از آن برای ارسال ۱۵، ۲۰، ۳۰ بار پیام استفاده می‌کنید. این‌یک تعامل است.»

مطالعه بیشتر: مقایسه درآمد ابری مایکروسافت و آمازون

نظرات (1)

  1. علیرضا احمدیان

    عالی بود دستتون درد نکنه

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *