ماهیت بازاریابی محتوایی و نقش آن در جذب مخاطب
۱۴۰۰/۰۲/۱۴ ۱۴۰۰-۰۴-۲۲ ۸:۴۶ماهیت بازاریابی محتوایی و نقش آن در جذب مخاطب
ماهیت بازاریابی محتوایی و نقش آن در جذب مخاطب
تبلیغات یکی از متداولترین ابزارهایی است که شرکتها برای هدایت ارتباطات تشویقکننده خود بهسوی خریداران و جوامع هدف، از آن استفاده میکنند. تبلیغات هرگونه ارائه و ترویج غیرشخصی ایده، کالا یا خدمات توسط یک تبلیغکننده است که انجام آن مستلزم پرداخت هزینه میباشد. تبلیغ بهمعنای رساندن پیام، شناساندن امری به دیگران، یا امری را خوب یا بد وانمود کردن است و مشتمل بر پیامهای دیداری و گفتاری است که برای ترویج عقیده یا محصولی از طرف یک منبع بهوسیله کانالهای تبلیغی به گروههای ویژه یا به کل جامعه منتقل و بابت آن پول پرداخت میشود.
مطالعه بیشتر: تفاوت بازاریابی و فروش چیست؟
منظور از بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوایی عبارت است از ارائه اطلاعات به تمام مخاطبان در تمام مکانهایی که در جستجوی آن هستند. این بازاریابی ترکیب اثربخشی از محتوای خلقشده، هدایتشده و جمعبندی شده است که رسانه را به تملک خود درمیآورد و یک فرآیند بازاریابی بهمنظور جذب و نگهداشت مشتریان از طریق خلق و هدایت مداوم محتوا برای مشتریان است تا رفتار مصرفکنندگان را تغییر داده یا تحت تأثیر قرار دهد.
بازاریابی محتوایی فرآیند توسعه و به اشتراکگذاری اطلاعات مرتبط، ارزشمند و جذاب با مشتریان بهمنظور جذب مشتریان جدید و یا توسعه کسبوکار بهواسطه مشتریان فعلی است. اساساً، این نوع بازاریابی هنر برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی، بدون فروش است. نوعی بازاریابی پیوسته و مداوم است. بهجای آنکه محصولات و خدمات بالا و پایین شود، اطلاعاتی که سطح آگاهی مشتریان را بالا میبرد و احتمالاً موجب ترغیب آنها به ایجاد یک ارتباط عاطفی میشود، تولید خواهد شد. ماهیت و اساس این استراتژی بر این باور استوار است که اگر سازمانی، بهعنوان کسبوکار، اطلاعات مستمر و ارزشمند برای خریداران تولید کند، آنها در نهایت با دادوستد و وفاداری خود پاداش سازمان را خواهند داد.
مطالعه بیشتر: تحلیل رفتار مصرفکننده
همچنین یک استراتژی است که بر خلق تجربهای ارزشمند تمرکز دارد و شامل سودمند بودن افراد برای یکدیگر و به اشتراکگذاری محتوای اطلاعات ارزشمندی است که جامعه را غنی میکند و موجب قرارگیری سازمان در جایگاه رهبر صنعت میشود. این محتواست که جذاب، قابل اشتراکگذاری و از همه مهمتر آگاهیبخش برای مشتریان است تا بهتنهایی به اکتشاف بپردازند و خودشان به این نتیجه برسند که کدام محصول و یا خدمت برای آنها مناسب است.
منظور از محتوا، محتوای جذاب و گیرایی است که آگاهیبخش، جذاب، یا مفرح و متحیرکننده است. تفاوت بازاریابی محتوایی با واژه محتوا صرفاً در این است که بازاریابی محتوایی باید با کسبوکار مرتبط باشد و با هدف تشویق اقدامات سودآور مشتریان، به مشتریان آگاهی دهد و آنها را جذب کند. محتوا ممکن است جذاب و آگاهیبخش باشد، اما اگر موجب دستیابی به اهداف تجاری همچون؛ حفظ مشتریان یا گسترش پایگاه مشتریان نشود دیگر بازاریابی محتوایی نیست. محتوایی که تولید میشود، باید بهطور مستقیم بر جذب و حفظ مشتریان تأثیرگذار باشد.
مطالعه بیشتر: ۷ روند تأثیرگذار بر استراتژیهای بازاریابی در سال ۲۰۲۱ و پسازآن
در تعریف تبلیغات، باید تبلیغات صنعتی را از تبلیغات بازار مصرفکننده متمایز کرد. تبلیغات صنعتی تفاوت چشمگیری با تبلیغات مصرفکننده دارد. اولاً تبلیغات صنعتی در مقایسه با تبلیغات مصرفکننده، نقش کوچکی در برقراری ارتباط با بازار هدف ایفا میکند. ثانیاً تبلیغات صنعتی بر جذابیتهای منطقی و اطلاعاتی مانند محصول و دلایل خرید آنها تاکید میورزد. بازارها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
الف) بازارهای مصرفکننده، شامل افراد و خانوارهایى است که کالاها و خدمات را براى مصارف شخصى خریدارى مىکنند.
ب) بازارهای سازمانی که به سه گروه بازار صنعتی، بازار دولتی و بازار واسطه تقسیم میشوند.
- بازار صنعتی: از همه افراد و سازمانهایی تشکیل میشود که کالا و خدمات را برای تولید کالا و خدمات دیگر خریداری میکنند. بازار صنعتی متنوعترین و بزرگترین بازار سازمانی است.
- بازار دولتی: از همه افراد و سازمانهای تشکیل میشود که کالا و خدمات را برای فروش مجدد یا اجاره به دیگران خریداری میکنند.
- بازار واسطه: شامل همه واحدهای دولتی اعم از فدرال، ایالتی و محلی که بهمنظور انجام وظایف خدماتاند.
برای شناخت بازارهای صنعتی، لازم است که آن را از جنبههای متعدد و متفاوت با بازار کالاهای مصرفی، مورد بررسی قرار داد. در بازار صنعتی، هدف از خرید، تقویت خطوط تولید است، درحالیکه در بازار مصرفی، هدف، برآورده ساختن نیازهای شخصی افراد است. بنابراین، میتوان انگیزه خرید را در بازار صنعتی، معقول و عقلایی و در بازار مصرفی تا حد زیادی مبتنی بر احساس تلقی کرد.
در مقایسه با بازار مصرفی، حجم سفارشات در بازار صنعتی اغلب بیشتر است. در اینگونه بازارها، یافتن بیش از ۲۰ شرکت برای یک فروشنده یا عرضهکننده صنعتی کاری بسیار دشوار است. از طرف دیگر مشتریان صنعتی غالبا بر اساس نزدیکی به منابع طبیعی و تولیدی نزدیک به هم و از لحاظ جغرافیایی متمرکز هستند. به همین دلیل میتوان روابط نزدیکتر و استوارتری را در طول زمان، بین عرضهکنندگان و مشتریان در این بازارها انتظار داشت.
در مقایسه با مشتریان کالاهای مصرفی، مشتریان صنعتی به خاطر پول و سرمایه بیشتری که صرف خرید کالاها میکنند، از دانش، تخصص و آگاهی بیشتری نسبت به مشتریان بازار مصرفی برخوردارند. بنابراین، تاکید آگهیهای بازرگانی و تبلیغات در بازارهای صنعتی بیشتر حول محور اطلاعات فنی و واقعی است.
در حالت کلی میتوان ادعا کرد که امر ترفیع فروش در بازارهای صنعتی، بیشتر از طریق نمایشگاههای تجاری و کاتالوگهای صنعتی، صورت میگیرد. در امر توزیع از طریق کانالهای توزیع نیز باید گفت که در بازارهای صنعتی، لایههای کمتری از واسطه ها وجود دارد و به این خاطر که تأخیر در سفارشها میتواند باعث توقف و تعطیلی خط تولید یک مشتری شود، توزیع فیزیکی در این بازارها، مسئلهای بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است.
مطالعه بیشتر: بازاریابی اجتماعی و تأثیر آن بر جذب مشتری