تفکر استراتژیک چیست؟
۱۴۰۰/۰۱/۳۱ ۱۴۰۰-۰۹-۲۰ ۹:۲۹تفکر استراتژیک چیست؟
تعاریف متعددی که برای تفکر استراتژیک ارائه شده، هر یک به جنبههایی از این رویکرد توجه داشتهاند.
هرچند هیچ یک تمامی ابعاد را دربر ندارند. در چنین شرایطی به ماهیت و ویژگیهای تفکر استراتژیک پرداخته و لذا تلاش میشود تا نمای صحیحی از این رویکرد ترسیم گردد. هنری مینتزبرگ تفکر استراتژیک را نمایی یکپارچه از کسبوکار در ذهن میداند.
گری هامل آن را معماری هنرمندانه استراتژی بر مبنای خلاقیت و فهم کسبوکار توصیف میکند. رالف استیسی آن را طرحریزی بر مبنای یادگیری میشناسد. هر یک از این تعابیر نمایی از این رویکرد را ارائه میکنند، بدون آنکه هیچ یک مدعی بیان تمامی این رویکرد باشند.
در حقیقت تفکر استراتژیک یک فرایند تفکر است که بر تجزیهوتحلیل عوامل حیاتی و متغیرهایی تأثیر میگذارد که در موفقیت طولانی مدت یک کسبوکار، یک تیم یا یک فرد تأثیر می گذارد. تفکر استراتژیک شامل پیش بینی دقیق و آگاهانه تهدیدها و آسیبپذیریها برای محافظت از آنها و فرصتهای پیگیری است. در نهایت تفکر و تحلیل استراتژیک منجر به مجموعه روشنی از اهداف، برنامهها و ایدههای جدید مورد نیاز برای بقا و رشد در یک فضای رقابتی می شود. این نوع تفکر باید واقعیتهای اقتصادی، نیروهای بازار و منابع موجود را در نظر بگیرد.
یادگیری بیشتر: دوره تفکر استراتژیک
چرا تفکر استراتژیک مهم است؟
فضای رقابتی میتواند به سرعت برای هر سازمانی تغییر کند. روندهای جدید ممکن است به سرعت ظهور کنند و شما را مجبور به استفاده از آنها یا عقب افتادن کنند. با گنجاندن تفکر استراتژیک در کارهای روزمره و زندگی خود، در پیشبینی و استفاده از فرصتها مهارت بیشتری خواهید یافت. در سطح فردی، تفکر استراتژیک به شما امکان میدهد سهم بیشتری در نقش خود داشتهباشید، برای سازمان خود ضروریتر شوید و ثابت کنید که آماده کنترل منابع بیشتر هستید.
تفکر استراتژیک در کسبوکار چیست؟
در طی فرایند برنامهریزی استراتژیک سالانه یک سازمان، رهبران غالباً دادهها و ایدههای خارجی و داخلی را برای توسعه هدف استراتژیک خود و ساخت یک روایت استراتژیک، تجزیهوتحلیل و تلفیق میکنند. این سند شرکت را برای مدت زمان مشخصی به آینده راهنمایی میکند. رهبران سپس اقدامات خاصی را انتخاب و برنامهریزی میکنند که این اقدامات استراتژیک را انجام دهند. مشاغل همچنین باید زمانی را برای تفکر استراتژیک و بررسی در طول سال تعیین کنند. تیمهای رهبری باید به طور دوره ای ابتکارات استراتژیک خود را بررسی کنند تا از وقوع آن اطمینان حاصل کنند، سازمان را بازبینی و پایدار نگه دارند.
رهبران و ذینفعان مشاغل با استفاده از تفکر و تحلیل استراتژیک تصمیم می گیرند که کدام ترکیب محصول را ارائه دهند، در چه فضای رقابتی باید رقابت کنند و یا رقابت نکنند. همچنین تعیین کنند که منابع محدودی مانند زمان ، کارمندان و سرمایه چگونه تخصیص دهند. آنها باید تصمیم بگیرند که چگونه برای دستیابی به اهداف مهم و جلوگیری از قرار دادن منابع در معرض خطر تلفات غیر ضروری ، دیگران را به بهترین شکل ثبت نام کنند.
مولفههای تفکر استراتژیک چیست؟
اگر روی استراتژی شرکت خود کار می کنید، شما باید در تجزیهوتحلیل، حل مسئله، تصمیم گیری و هدایت شرکت درگیر شوید و در تغییرات شرکت پیشتاز باشید. با تدوین برنامهریزی استراتژیک، شما قصد دارید موارد زیر را تجزیهوتحلیل نمایید:
- فرصتهای شغلی و آسیبپذیریها
- امکانسنجی هر ایده یا ریسک مرتبط
- هزینههای مربوط به هر حرکتی که در نظر دارید
- احتمال موثر بودن تاکتیکهای مختلف
- روشهای همسانسازی اهداف با برنامه کلی
- تأثیرات رقبا، تأمینکنندگان، مشتریان و سایر محصولات جایگزین
با کشف موانع در طی مراحل برنامهریزی ، میخواهید حل مسئله شود از طریق:
- جمعآوری اطلاعات مربوط به مشکل
- تعریف واضح مسئله از دیدگاه استراتژیک
- طوفان فکری راهحلهای ممکن
- تصور چالشهای بیشتر و چگونگی غلبه بر آنها
- تفویض اختیارات بخشهای مختلف این استراتژی به همکاران اصلی
تفکر استراتژیک به چابکی و قاطعیت در انتخاب برنامه و پایبندی به آن نیاز دارد. با این حال، شما باید از فرصتهای جدید بیشتر آگاه باشید. این یک عمل متعادلسازی بین ثبات و انعطافپذیری است. شما و تیم خود باید:
- با تحقیق دقیق اطمینان حاصل کنید که تصمیمات به خوبی آگاه هستند
- اهداف و معیارهای همراه را انتخاب کنید
- اهداف را اولویتبندی کنید
- یک روند تصمیم گیری استاندارد را دنبال کنید
- در صورت لزوم اجماع ایجاد کنید
در طول برنامهریزی استراتژیک، شما باید ایده ها را با کارمندان خود در میان بگذارید و از آنها بازخورد بگیرید. سپس از کانالهای موثر استفاده خواهید کرد تا چشمانداز جذاب برنامه تکمیل شده را به همه کارمندان منتقل کنید و آنها را بر سهم خود در برنامه متمرکز کنید.
مطالعه بیشتر: برنامهریزی استراتژیک چیست؟
چگونه مهارت های تفکر استراتژیک را توسعه دهیم؟
توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک مستلزم قرار گرفتن در معرض نقشهای استراتژیک، سنتز اطلاعات گسترده، شرکت در فرهنگ کنجکاوی و جمعآوری تجربیاتی است که به شما امکان میدهد الگوها را شناسایی کرده و نقاط را به روشهای جدید متصل کنید. به همین دلیل است که برنامه های توسعه پتانسیل بالا و رهبری اغلب شامل چرخش شغل، پروژه های چند منظوره و زمان طولانی با رهبری ارشد هستند. همه اینها توسعه تفکر استراتژیک را تسریع میکنند. سه مرحله برای توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک وجود دارد:
- زمانی را برای تفکر تأمل و برنامهریزی برای آینده، شناسایی روندها، اولویتبندی کارها و تعیین محل تخصیص منابع اختصاص دهید. ۴ روش فکر کردن رو در ادامه ارائه میدهیم. روش اول برای سوالات مطرح پاسخها را بنویسید و تا جایی که میتوانید سعی کنید تمام جزئیات را بنویسید. این روش به درد کسانی میخورد که اهل تفکر و شفافسازی هستند. روش دوم رویکرد اشتراکی است. این روش مخصوص کسانی است که بسیار اجتماعی فکر میکنند و به دنبال پیشرفت و حل چالشهای فکری هستند و جلساتی تشکیل می دهند و دیگران را در بحث شرکت می دهند. همکاران با تخصص های مختلف را به یک جلسه دعوت کنید و بپرسید بزرگ ترین سوالشان چیست، سوالهایی از قبیل چطور در بازار بدرخشیم و یا مدل کسبوکار خود را چگونه سادهتر و راحت تر انتقال دهیم. روش سوم، روش مراقبه است. این روش به افرادی کمک میکند که تا موضوعی ضرورت پیدا نکند تلاشی برای درک آن نمیکنند بلکه بیشتر به دنبال فضایی نسبتاً آرام هستند تا به درک و بصیرت برسند. روش چهارم، تفکر بدون کلمات است. رسم نمودار، ترسیم نقشه ذهنی، طوفان فکری، ترسیم اشکال و تصاویر و نمودارها میتواند از این دست باشد.
- جهتگیریهای خود را کشف کنید تا بتوانید به وضوح بیشتری در مورد استراتژی فکر کنید و تمام پیامدهای استراتژیها و جهتهای مختلف را کاوش کنید.
- برای به دست آوردن اطلاعات با کیفیت بالاتر، به متخصصان موضوع در سازمان خود گوش دهید. البته باید یاد بگیرید که برای کشف گزینهها و برنامههای بهتر، سوالات خوبی بپرسید مانند “آیا این ایده از یک منبع معتبر است؟” و “آیا این ایده منطقی است؟”
آیا توسعه تفکر استراتژیک برای توسعه فردی کافی است؟
توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک برای ارتقاء توسعه فردی کافی نیست. برای پیشرفت در حرفه خود، باید آنها را نشان دهید. رهبران می خواهند بدانند که شما چه فکر میکنید و لیاقت شما را برای ارتقاء از دریچه آمادگی برای تصمیمگیری بزرگتر میبینند. از خود بپرسید: آیا مردم میدانند من کجا ایستادهام؟ در غیراینصورت، برای مطرح کردن دیدگاه خود باید چه کاری انجام دهید؟ همچنین مهم است که نشان دهید میتوانید ایدههای جدید را عملی کنید. در مورد پروژههای جدید که نشان می دهد چگونه درک شما فراتر از عملکرد فعلی شما است.
همه ما میدانیم که توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک مهم است، اما بسیاری نمیدانند که نشان دادن این مهارتها به رئیس و سایر رهبران ارشد در پیشرفت شغلی چقدر حیاتی است. نمایش مهارتهای تفکر استراتژیک به روسای شما میگوید که شما میتوانید برای خودتان فکر کنید و تصمیماتی بگیرید که سازمان را برای آینده تعیین کند. این به آنها اطمینان میدهد که شما در خلأ تصمیم نمیگیرید، بلکه در حال بررسی این موضوع هستید که سایر بخشها چه تاثیری میگذارند یا واکنش جهان خارج چگونه است.
نشان دادن تفکر استراتژیک مستلزم این است که شما به طور همزمان بازاریاب، فروشنده و نماینده تغییر باشید. ارتباط فعال و گسترده تلاشهای استراتژیک شما همراه با شجاعت برای به چالش کشیدن دیگران و شروع و پیشبرد ایدههای استراتژیک شما باعث توجه رئیس و مدیران شما میشود.
مطالعه بیشتر: مکاتب تدوین استراتژی یا جنگل استراتژی