۵ نکته جهت شناخت و مدیریت احساسات خود برای ایجاد ارتباطات شکوفا
۱۴۰۰/۰۴/۲۷ ۱۴۰۰-۰۵-۲۵ ۱۷:۳۳۵ نکته جهت شناخت و مدیریت احساسات خود برای ایجاد ارتباطات شکوفا
۵ نکته جهت شناخت و مدیریت احساسات خود برای ایجاد ارتباطات شکوفا
یکی از مهمترین مهارتهایی که میتوان کسب کرد شناخت و مدیریت احساسات است. افرادی که قادر به شناخت احساسات خود هستند بهتر میتوانند خود را با شرایط موجود تطبیق داده و روابط سالمتری برقرار کنند و راحتتر میتوانند با شکستها و ناملایمات مواجه گردند.
یادگیری بیشتر: دوره آموزشی مدیریت احساسات فردی و سلیقهای
ضریب هوش شناختی، موسوم به IQ، عامل مهمی در تعیین توانایی استدلال شماست، اما وقتی صحبت از پیشرفت حرفهای (و شخصی) میشود، نمره بالای ضریب هوشی کل ماجرا نیست. بعد دیگری از هوش انسانی، موسوم به ضریب هوش هیجانی یا EQ، نیز با این موفقیت پیوند خورده است. اگرچه مردم اغلب ناخواسته از این قسمت مهم خود چشمپوشی میکنند، اما خبر خوب این است که شما میتوانید یاد بگیرید چگونه EQ خود را تقویت کنید. این مسئله شامل شناسایی و مدیریت احساسات خود و نیز ارزیابی و کنترل نحوه واکنش شما نسبت به احساسات دیگران است.
پدیدهای موسوم به ربایش عاطفی هنگامی اتفاق میافتد که آمیگدالا -که رابط پردازش احساسات شدید است- ظرفیت استدلال منطقی ما را نادیده میگیرد. افزایش EQ میتواند به کاهش این ربایش کمک کند و حفظ آرامش را، هم ازلحاظ بیرونی و هم ازلحاظ درونی، در شرایط استرسزا برای شما آسان نماید.
تقویت مداوم مهارتهای EQ ما در محیط کار یک ضرورت است و میتواند میان تعاملات تیمی مطلوب و زیربهینه تمایز ایجاد کند. بهعلاوه، میتواند بر کارایی و بهرهوری شما تأثیر بگذارد.
میتوانید برای شروع شناخت و گسترش EQ خود گام بردارید. کاوش و بزرگنمایی این مهارتها نهتنها به موفقیت شما در حرفهتان کمک کند، بلکه میتواند روابط شما با عزیزان و تعاملات اجتماعی شما را بهبود بخشد. در ادامه به پنج نکته اشاره میشود که میتوانید برای شروع تقویت EQ خود استفاده کنید.
-
احساسات خود را شناسایی کنید
میتوان احساسات را به پیازی تشبیه کرد که برای رسیدن به هسته مرکزی آن، اغلب باید لایههای آن را از هم تفکیک کرد. وقتی برخی احساسات کنترلشده جمع میشوند، میتوانند در قالب احساسات «چتری» پایه- احساساتی که ممکن است فرد با آسودگی بیشتری ابراز کند- ظاهر شوند. یک نمونه از این نوع احساسات میتواند هنگامی باشد که فردی که احساس ناامنی یا غم و اندوه میکند در عوض رفتاری عصبانی داشته و فریاد میزند، زیرا فریاد زدن در حین عصبانیت راحتتر از فریاد زدن هنگام غم و اندوه است.
شناسایی احساسات خود مستلزم تمرینهای فراوان و یک گام اساسی در ایجاد هوش هیجانی است. شناختن و نام بردن مداوم احساسات خود در طول روز و تلاش برای از بین بردن لایههای عاطفی جهت شناسایی آنچه دقیقاً احساس میکنید و نیز چگونگی بروز این احساسات ازلحاظ جسمی، روش خوبی برای گسترش EQ شماست. حتی میتوانید یک قدم جلوتر رفته و سعی کنید نحوه تأثیرگذاری برخی احساسات بر رفتار، بهرهوری و درک کلی شما از آن روز را مشخص نمایید.
-
به پاسخهای خود توجه کنید
به یاد داشته باشید که شما بهتنهایی میتوانید نحوه واکنش یا پاسخ به یک موقعیت را انتخاب کنید. بر عهده گرفتن مسئولیت رفتار شما نسبت به دیگران و شاید حتی مهمتر از آن، نحوه برخورد با خود، یکی از جنبههای اساسی هوش هیجانی محسوب میشود.
واکنش یک روند ابتدایی غیرارادی است، درحالیکه پاسخ یک فرآیند آگاهانه به شمار میرود. وقتی بودجه شما تأمین نمیشود یا بررسی روی کاغذ آنچنانکه انتظار داشتید درخشان نیست، نحوه واکنش یا پاسخ را بررسی و در مورد آن تأمل کنید.
-
همدل باشید
همدلی اساس EQ است و بهعنوان توانایی شناسایی و به اشتراکگذاری افکار، احساسات یا حالت عاطفی فرد دیگر تعریف میشود. وجود اندکی همدلی کارها را پیش میبرد. نشان دادن احساس همدلی نسبت به دیگران بهغیراز کسانی که مدتهاست با آنها راحت هستید -بهویژه افرادی که ازلحاظ سنی کوچکتر از شما هستند و سایر همکاران و افرادی که شاید در برقراری ارتباط با آنها دچار مشکل میشوید- مهم است. شاید تعجب کنید که چگونه یک رویکرد همدلانه میتواند یک رابطه بهظاهر راکد و کسالتبار را تغییر دهد.
قبل از اینکه با اطرافیان همذاتپنداری کنید، مسئله مهم این است که بتوانید با خود احساس یگانگی داشته باشید. اگر احساس خاصی دارید، از خود بپرسید چرا؟ شناسایی و ردیابی منشأ یا علت احساسات شخصی شما انجام میشود، اما درنهایت EQ شما نیز افزایش مییابد. این مهارتها خصوصاً در جداسازی مواقعی مانند آنچه در طی همهگیری بیماری دیده میشود، زمانی که زندگی شخصی و حرفهای شما به هم گره میخورند و عوامل استرسزای جدیدی اطرافتان وجود دارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
-
فعالانه گوش دهید
لحظهای توجهتان را معطوف کنید به آنچه دیگران میگویند و آن را تصدیق کنید. سعی کنید فقط منتظر نوبت خود باشید تا در مورد خود و ماجرایتان صحبت کنید. گوش دادن فعالانه شامل پرسیدن سؤالات باز مانند «چه زمانی؟» «چگونه؟» «آیا منظورت … است؟» یا «آیا میتوانید کمی بیشتر دراینباره توضیح دهید؟» و نیز استفاده از کلمات برای تقویت موارد دیگری است که ممکن است فردی تجربه کنند: «این باید دشوار باشد». بهعلاوه، گوش دادن فعال مستلزم اجتناب از پرسش سؤالاتی است که تنها پاسخشان «بله» یا «خیر» است.
سعی کنید در هنگام تعامل یا مکالمه با دیگران از نگاه کردن به تلفن همراه یا پیامهای کوتاه خودداری کنید. بهطورقطع، غیرکلامی نشان دادن عدم علاقه شما در یک جلسه یا بحث بهتر از انجام همزمان چند عمل است.
مطالعه بیشتر: ارتباط مؤثر: ۶ راهکار برای بهبود مهارتهای ارتباطی
-
بر زبان بدن خود مسلط شوید
ارتباطات غیرکلامی قدرتمند است و میتواند میان شما و دیگران تعامل ایجاد کند یا آن را از بین ببرد و همچنین برداشت آنها از شما را تحت تأثیر بگذارد. چه ارتباط چشمی برقرار کنید چه زبان بدن بسته یا باز داشته باشید بهوضوح میتوانید منظور خود را بیان کنید.
زبان بدن باز به معنای قرار دادن دستوپاها رویهم و به معنای اشغال فضای فیزیکی بیشتر است. این ارتباط به شما میگوید که با خود و فضای خود راحت هستید و یک حس توافق یا حتی فقط گشودگی در تعامل با دیگران را به شما منتقل میکند.
با زبان بسته بدن، دستها و پاها به بدن نزدیکتر و سرتان پایین است و ازنظر فیزیکی فضای کمتری را اشغال میکنید. این وضعیت میتواند به دیگران نشان دهد که شما احساس دفاع یا تسلیم و عدم امنیت دارید، یا اینکه مخالف بحث هستید.
هنگامیکه از زبان بدن خود آگاهی بیشتری کسب کردید، میتوانید برای بیان دقیق احساس خود از آن استفاده کنید. اگرچه در برخی موارد استفاده از زبان بدن برای انعکاس احساسات شما -بهعنوانمثال، برای برقراری ارتباط مؤثر با عزیزانتان- مهم است، دانستن اینکه چه موقع از زبان بدن باز استفاده کنید حتی اگر با حالت درونی شما مطابقت نداشته باشد نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. حفظ یک رفتار آزاد، لحن و جریانی از تعاملات مثبت و آرام را میان شما و دیگران ایجاد میکند.
رشد هوش هیجانی شما میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید چه زمانی ممکن است به سمت یک ربایش عاطفی هدایت شوید و چگونه میتوانید بار دیگر احساسات شدید را به سمت پاسخهای منطقی و سازنده سوق دهید. شما زمان کمتری را صرف تعمق خواهید کرد که این امر نهتنها باعث کاهش استرس میشود، بلکه زمان بیشتری را برای برقراری ارتباط و بهبود مداوم روابط با اطرافیان در اختیار شما قرار میدهد.
مطالعه بیشتر: مدیریت فکر و جایگزینی افکار مثبت
منبع: nature