تکنیک‌های توسعه خلاقیت

creativity-development-techniques
استراتژی مقالات

تکنیک‌های توسعه خلاقیت

برای این که افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن امکان بروز نظریات و اندیشه‌ها وجود داشته باشد. یکی از شیوه‌های بسیار مهم و پرجاذبه پرورش شخصیت انسان‌ها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و اندیشه بیشتری برخوردارند و آن‌هایی که به مشورت اهمیتی نمی‌دهند از این امتیاز بی‌بهره‌اند. یک سازمان خلاق تاحد زیادی به خودکنترلی کارکنانش وابسته است. خودکنترلی (Self-control) در خواست و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش گذارده می‌شود.

مدیران می‌توانند هر سه مولفه خلاقیت یعنی تخصص، مهارت‌های تفکر خلاق و انگیزش را تحت تأثیر قرار دهند. اما واقعیت این است که تأثیرگذاری بر دو مولفه اول بسیار دشوارتر و وقت‌گیرتر از انگیزش است. انگیزش درونی را می‌توان حتی با تغییرات جزیی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش داد. این به معنای نادیده‌انگاری بهبود تخصص و مهارت‌های تفکر خلاق از سوی مدیران نیست؛ اما زمانی که مسئله اولویت‌بندی در اقدام مطرح می‌شود، مدیران باید بدانند که اقدامات مؤثر بر انگیزش درونی، نتایج سریع‌تری را به‌دنبال خواهد داشت.

مطالعه بیشتر: نقش خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی

تکنیک‌های توسعه خلاقیت گروهی

سازمان‌ها می‌توانند از انواع تکنیک‌های توسعه خلاقیت گروهی به شکل جدی و مستمر استفاده نمایند. این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

۱.طوفان فکری

یکی از تکنیک‌های متداول در ایجاد خلاقیت و فعال ساختن اندیشه‌ها به صورت گروهی تکنیک تحرک مغزی است. در این تکنیک مسئله‌ای در یک گروه کوچک مطرح  و از اعضای گروه خواسته می‌شود فی‌البداهه و به‌سرعت به آن واکنش نشان داده و برای آن پاسخی بیابند. پاسخ‌ها بر روی تابلویی نوشته می‌شوند به طوری که همه اعضای جلسه می‌توانند آنها را ببینند. این امر باعث می‌شود تا ذهن اعضا به فعالیت بیشتری پرداخته و جرقه‌ای از یک ذهن باعث روشنی سایر اذهان گردد.

اولین دلیل اثربخشی تحرک مغزی افزایش قدرت خلاقیت در گروه است، افراد در حالت گروهی بیش از حالت انفرادی قدرت تصور خلاق را بروز می‌دهند. رقابت نیز عامل دیگری است که در جلسات تحرک مغزی موجب افزایش اثربخشی می‌گردد. همچنین عدم وجود انتقاد و ارزیابی‌های سریع موجب می‌شود تا اعضای جلسه با فراغت خاطر به اظهارنظر بپردازند و درنتیجه محیطی مساعد برای خلاقیت ایجاد می‌گردد. نکته دیگری که در اثربخشی تحرک مغزی قابل ذکر است فی‌البداهه بودن نظرات است.

۲. تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر

ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق در کتاب «شش کلاه تفکر» یک روش خلاقانه ارائه می‌دهد و از طریق آن می‌کوشد جمع‌شدن افراد دور هم را به اقدامی ثمربخش و کارآمد تبدیل کند. «دوبونو» سعی می‌کند به کسانی که دور هم جمع می‌شوند، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آنگاه در این میان به راه‌های خلاقانه بیاندیشند و با یک هماهنگی مدبرانه نتایج را طبقه‌بندی و اولویت‌بندی کرده و در تصمیم‌گیری‌ها از آن استفاده کنند.

اگر شما می‌خواهید با تکنیک شش کلاه تفکر در جلسات حضور پیدا کنید، بهتر است این مقاله را مطالعه و سپس به آن عمل کنید. تصور کنید در جلسه‌ای حضور دارید و مسئول نظم‌دهی، هدایت و نتیجه‌گیری از آن جلسه هستید. در اینجا کلاه آبی را بر سر شما خواهند گذاشت؛ هنگامی که فردی کلاه آبی بر سر می‌گذارد باید به موارد زیر دقت کند:

  • رنگ آبی نماد آسمان آبی است که چتر آن بر همه جا گسترده شده است و کسی که کلاه آبی بر سر خود می‌گذارد باید بتواند افکار جاری در محیط جلسه را در ذهن خود به جریان درآورد و نظم و تمرکز دهد.
  • کلاه آبی همچون یک نرم افزار است که تلاش می‌کند به تفکر کردن جمع، جهت دهد و یا با برنامه‌ای مشخص آن را به سرانجام برساند و گویی همچون یک کارگردان تفکر افراد را هدایت می‌کند.کلاه آبی تعیین‌کننده اولویت‌ها و محدودیت‌هاست.
  • اکنون موضوع و یا مشکل مورد بحث را بر روی تخته سیاه بنویسید. در نخستین اقدام و با هدایت شما همه اعضا باید کلاه سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع مطرح‌شده بیاندیشند.
  • هنگامی که کلاه سفید را بر سر دارید، نباید به چیزهایی که شامل الهامات، قضاوت‌های متکی به تجارب گذشته، عواطف، احساسات و عقاید است توجه کنید و تنها باید همچون یک رایانه، فقط اطلاعات ارائه دهید. حال شما باید اطلاعات به دست آمده از حاضرین در جلسه که به واسطه تفکر با کلاه سفید ارائه شده است را جمع‌بندی کنید و اعضای جلسه را وارد مرحله بعد کنید تا با گذاشتن کلاه قرمز بر سر، شروع به تفکر کنند.
  • هنگامی که حاضرین می‌خواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند باید به برخی نکات  توجه کنند: اجازه دهند احساسات و عواطف بر وجودشان حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی می‌تواند از الهامات و دریافت‌های ناگهانی خویش سخن بگوید و دیگر نیازی به استدلال نیست. اگر اجازه بروز به احساسات داده نشود بی‌تردید، ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیم‌گیری‌ها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی شوند.
  • پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارائه شد، شما اقدام به جمع‌بندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن‌گاه وارد مرحله بعد شده و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند. با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند بلکه فرد باید دیدگاه‌های منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند. بدون شک اگر از این کلاه به خوبی استفاده شود، می‌تواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور می‌ماند آگاه کند.
  • تفکر منفی به گفته «دوبونو» جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را می‌توان به فوریت مشاهده کرد. اثبات خطای دیگران برای ما رضایت در پی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری ایجاد می‌کند و برعکس ستودن یک نظر سبب می‌شود احساس کنیم با فرد برتری مواجه شده‌ایم. نتایج مباحث ارائه شده باید توسط شما جمع‌بندی و در نهایت ثبت شود و آنگاه بار دیگر اجازه دهید حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند.
  • زرد نماد آفتاب است و آفتاب شروعی برای سازندگی، شادابی و خوش‌بینی است. گویی هرجا سراغ از خورشید گرفته می‌شود گرمی زندگی و زایشی دیگر در میان است و تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی و سرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد. فرد با گذاشتن کلاه زرد تلاش می‌کند به نکات ارزشمند و مثبت موضوع بنگرد. اصولاً افکار سازنده به سوی مثبت گرایی تمایل دارند. یکی از تمریناتی که فرد با کلاه زرد می‌تواند انجام دهد بهره‌گیری از تجربیات ارزشمند گذشته است. کلاه زرد در ابتدا در صدد کشف فواید موجود در موضوع مورد بحث است و هر آنچه می‌کاود، بیان می‌دارد.
  • حال، بار دیگر به جمع‌بندی نظرات به دست آمده که ماحصل استفاده از کلاه زرد است، بپردازید. اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند. کلاه سبز، کلاه خلاقیت است هنگامی که افراد کلاه سبز را بر سر دارند، باید به راه‌های نو بیاندیشند که می‌تواند در آن موضوع مورد نظر اثرگذار بوده و به تصمیم‌گیری‌های خلاقانه منجر شود. هنگامی که حاضران کلاه سبز را بر سر می‌گذارند، فرصت می‌یابند که به جست‌وجوی موارد کشف‌نشده بپردازند.
  • حال فرصتی به حاضران دهید تا ایده‌های جدید ارائه دهند و آنگاه به ثبت آن ایده‌ها و جمع‌بندی نظرات بپردازید. بدون شک برای خلاقانه اندیشیدن باید فرهنگ خلاقیت را بر فضای جلسه حاکم کنید.
  • اکنون شما باید تلاش کنید که با کلاه آبی که بر سر دارید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمع‌بندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را اتخاذ نمایید. بدون شک هر یک از اعضا می‌توانند کلاه آبی را به امانت گرفته و با آن به تفکر بپردازند و در اتخاذ تصمیمات به شما کمک کنند.
  • در پایان شما درمی‌یابید هنگامی که جلسه را این گونه مدیریت می‌کنید، دیگر تنها شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه به جلسه قدم بگذارد و یا فرد دیگری تنها با کلاه قرمز تفکر کند؛ بلکه همه مجبورند با شش کلاه مذکور تفکر کنند و اندیشه‌های ذهن خود را ارائه دهند.

۳. گردش تخیلی

در سال ۱۹۶۱ روانشناسی به نام گوردون نتایج پژوهش‌های ده ساله خود را در مورد افراد خلاق منتشر نمود و ضمن آن اعلام داشت که ذهن آدمی به هنگام ابراز خلاقیت و ابتکار در یک حالت خاص روانی قرار دارد که اگر بتوان آن حالت را ایجاد کرد خلاقیت امکان وجود می‌یابد.

او در گروه‌های ایجاد خلاقیت، اعضای گروه را از طریق بکارگیری یک جریان تمثیلی و استعاره‌ای به گردشی تخیلی ترغیب می‌نمود و در این حالت ایده‌ها و نظرات بدیعی را کشف می‌کرد. ذهن افراد در این گردش خیالی با دستاویز استعاره‌ها به نکاتی نو که هدف جلسه خلاقیت بود می‌رسید و روابط تازه‌ای را بین پدیده‌ها پیدا می‌کرد. اعضا پدیده‌هایی را که چندان تجانسی با هم نداشتند تلفیق و ترکیب می‌کردند و به ایده‌های جدیدی دست می‌یافتند. در جلسات خلاقیت به کمک استعاره و تخیل کار تلفیق و ترکیب در ذهن افراد انجام می‌گرفت و از این رو روش گوردون را شیوه تلفیق نامتجانس‌ها نیز نامیده‌اند.

تهییج ذهنی یا تکنیک گوردون روشی است بسیار مناسب جهت یافتن راه‌حل‌های جدید برای مسئله و نیز برای اکتشافات علمی و فنی. این روش فرآیندی خاص و منحصربه‌فرد و در عین حال مؤثر دارد. Synectics یک واژه یونانی بوده و مفهوم آن پیوند اجزای متفاوت و ظاهراً بی‌ارتباط به یکدیگر است. فرآیند بکارگیری این رویکرد عبارت است از:

  • شناسایی و تجزیه‌وتحلیل مشکل به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره آن
  • کشف راه‌حل‌هایی برای آن جوهره از طریق دیدگاه غیر مرتبط با موضوع
  • تلاش برای تبدیل راه‌حل‌های به دست آمده به راه‌حل نهایی

در جلساتی که از این روش استفاده می‌شود فقط رهبر گروه از اصل موضوع اطلاع دارد و موضوعی که مطرح می‌شود دقیقاً اصل موضوع نیست بلکه نزدیک به آن است.

۴. تفکر موازی

واضع این شیوه، ادوارد دوبونو، روش معمول تفکر را همانند حفر گودالی توصیف می‌کند که با افزایش اطلاعات فرد همان گودال را عمیق تر می‌سازد و از دیدن جاهای دیگر برای حفر کردن بازمی‌ماند در حالی که تفکر موازی نگاه فرد را به نقاط جدید معطوف می‌سازد و اطلاعات و تجارب جدید صرفاً به اندیشه‌های قبلی افزوده نمی‌شود، بلکه آنها را تغییر داده و الگو و ساختار جدیدی را ایجاد می‌کنند.

یکی از راه‌های تحقق تفکر موازی، ایجاد یک اندیشه واسطه غیرممکن است. این اندیشه موجب طیران فکر و ذهن شده و با تعدیل آن می‌توان به اندیشه نو و عملی دست یافت. راه دیگر در تفکر موازی پیوند تصادفی است. فرض کنید کتاب فرهنگ لغت را می‌گشایید و لغاتی را می‌خوانید و می‌کوشید تا آن را با موضوع مورد نظر پیوند داده و به نتیجه‌ای برسید. در این عمل شما از روش پیوند تصادفی استفاده کرده‌اید.

۵. ارتباط اجباری

یکی دیگر از شیوه‌های آشکار سازی خلاقیت‌ها و بروز توانایی آفرینندگی موجود در افراد، شیوه ارتباط اجباری است. در این شیوه همان طور که از نام آن استفاده می‌شود باید بین دو گروه از پدیده‌ها، ارتباطی اجباری ایجاد کرد.

از خلاقیت تا نوآوری راهی طولانی در پیش است و تا اندیشـه‌ای نو به‌صورت محصول یا خدمتی جدید درآید به تلاش بسیار نیاز است. در این مسیر افراد خلاق سازمان‌ ایده‌های جدید تولید می‌کنند و افراد نوآور به‌دنبال تخمین میزان ریسک اجرای این ایده‌های جدید هستند. البته توجه داشته باشید که موضوع تنها به بخش خاصی از سازمان‌‌ مثل واحد «طراحی و توسعه محصول جدید» یا «واحد حسابداری» مربوط نمی‌شود. همه بخش‌های سازمان از افراد خلاق و نوآور تشکیل شده است و وجود هر دو گروه برای بقای سازمان حیاتی است.

اگر از افراد خلاق سازمان‌تان هستید، حتما به این نکته توجه کنید که چه زمانی و به چه شیوه‌ای باید نظرات و ایده‌های‌تان را به اشتراک بگذارید و اگر نوآور هستید، بدون اینکه بیش از حد ایده‌ها را مورد نقد و قضاوت قرار دهید، سعی کنید با ارائه بازخورد مناسب، افراد خلاق را در فرآیند ایده‌پردازی یاری کنید. مشتاقانه زمانی را به شنیدن ایده‌های‌شان تخصیص دهید و به خاطر تفکر خلاقانه‌شان از آنها قدردانی کنید.

درست است که خلاقیت و نوآوری بار معنایی متفاوتی دارند، اما شرکت‌‌ شما با هر میزان تجربه، محصول یا خدماتی که داشته باشد، باید برای رشد و بقایش نسبت به خلاقیت و نوآوری توجه ویژه‌ای نشان دهد. درواقع زمانی می‌توانید در بازار درحال تغییر از رقبای خود پیشی بگیرید که خلاقیت و نوآوری را در تمام جنبه‌های کسب‌وکارتان وارد ‌کنید. به‌همین دلیل است که در سازمان‌ هم به افراد خلاق نیاز دارید و هم به افراد نوآور.

مطالعه بیشتر: کارآفرینی چیست؟ به چه کسی کارآفرین می‌گوییم؟

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *