استراتژیهای مدیریت ریسک
۱۴۰۰/۰۳/۱۶ ۱۴۰۰-۰۳-۱۹ ۹:۲۴استراتژیهای مدیریت ریسک
وقتیکه ریسکها شناسایی و ارزیابی شدند، تمامی تکنیکهای اداره ریسک در یک یا چندطبقه از چهار طبقه اصلی که در شکل زیر نشان داده شده قرار میگیرند:
علاوه بر این راهبردها، استراتژیهای خاصی نیز در این زمینه وجود دارد که عبارتاند از:
- کشف فاجعه
- مدیریت تداوم سازمان
- تأمین منابع از خارج
استفاده مطلوب از این استراتژیها شاید امکانپذیر نباشد. بعضی از آنها ممکن است مستلزم بده بستانهایی باشد که برای فرد یا سازمانی که در زمینه مدیریت ریسک تصمیمگیری میکند، قابلقبول نباشد.
مطالعه بیشتر: ۴ گام اساسی در فرآیند مدیریت ریسک
استراتژی انتقال ریسک
استراتژی انتقال، به این معنی است که بخش دیگری ریسک را قبول کند، این کار معمولاً بهوسیله بستن قرارداد یا انجام اقدامات احتیاطی صورت میگیرد. بیمه کردن، یک نوع از استراتژیهای انتقال ریسک با استفاده از بستن قرارداد است. در موارد دیگر این امر بهواسطه قراردادهای کلامی انجام میگیرد که ریسک را به بخشهای دیگر بدون پرداختی بابت حق بیمه، انتقال میدهد. معمولاً بار مسئولیت در میان سازندگان ساختمان یا دیگر سازندگان بدینصورت انتقال مییابد.
از سوی دیگر، استفاده از وضعیتهای تعدیلکننده در سرمایهگذاریهای مالی، یک نمونه از چگونگی انجام اقدامات احتیاطی توسط شرکتها، بهمنظور اداره ریسک ازنظر مالی است. بعضی از روشهای اداره نمودن ریسک، در تمامی طبقات جای میگیرند.
پذیرش جمعی ریسک ازلحاظ فنی یعنی تحمل ریسک توسط گروه، ولی توزیع آن در کل گروه، یعنی انتقال ریسک در میان افراد عضو در گروه است. این وضعیت متفاوت از بیمه سنتی است که در آن هیچ حق بیمهای پیشاپیش میان اعضای گروه مبادله نمیشود، ولی در عوض زیان حاصله بهحساب تمام اعضای گروه گذاشته میشود.
استراتژی اجتناب از ریسک
استراتژی اجتناب، یعنی انجام ندادن فعالیتی که موجب ریسک میشود. بهعنوانمثال ممکن است که یک دارایی خریداری نگردد یا ورود به یک کسبوکار مورد چشمپوشی قرار گیرد تا از مشکلات و دردسرهای آنها اجتناب شود. مثال دیگر در این زمینه، پرواز نکردن هواپیماست تا از ریسک سرقت آن اجتناب شود.
استراتژی اجتناب به نظر میرسد راهحلی برای تمامی ریسکهاست، ولی اجتناب از ریسک همچنین به معنی زیاندهی در مورد سودآوریهای بالقوهای است که امکان دارد بهواسطه پذیرش آن ریسک حاصل شود. عدم ورود به یک بازار بهمنظور اجتناب از ریسک، نیز احتمال کسب سودآوری را ضایع میکند.
استراتژی کاهش ریسک
استراتژی کاهش، یعنی بهکارگیری شیوههایی که باعث کاهش شدت زیان میشود. بهعنوانمثال میتوان به کپسولهای آتشنشانی که برای فرونشاندن آتش طراحی گردیدهاند، اشاره کرد که ریسک زیان ناشی از آتش را کاهش میدهد. این شیوه ممکن است باعث زیانهای بیشتری بهواسطه خسارات ناشی از آب شود و درنتیجه امکان دارد که مناسب نباشد. سیستم هالوژنی جلوگیری کننده از آتش ممکن است آن ریسک را کاهش دهد، ولی هزینه آن امکان دارد، بهعنوان یک عامل بازدارنده از انتخاب آن استراتژی جلوگیری کند.
استراتژی پذیرش ریسک
استراتژی پذیرش، یعنی قبول زیان وقتیکه رخ میدهد. درواقع خود-تضمینی یا تضمین شخصی در این طبقه جای میگیرد. پذیرش ریسک یک استراتژی قابلقبول برای ریسکهای کوچک است که هزینه حفاظت در مقابل ریسک ممکن است ازنظر زمانی بیشتر از کلیه زیانهای حاصله باشد. کلیه ریسکهایی که قابلاجتناب و انتقال نیستند، ضرورتاً قابلپذیرش هستند که شامل ریسکهای خیلی بزرگی میشوند که یا محافظت در برابر آنها امکانپذیر نیست یا ممکن است پرداخت هزینه بیمه برای آنها شاید عملی نباشد.
در این زمینه، جنگ به خاطر ویژگیهایش و عدم وجود تضمین نسبت به ریسکهایش، مثال مناسبی است. همچنین هر مقداری از زیاندهی بالقوه علاوه بر مقدار تضمین شده، ریسک پذیرفته شده محسوب میشود. همچنین ممکن است این حالت قابلقبول باشد در صورتیکه امکان تحقق زیانهای سنگین، کم باشد یا هزینه بیمه کردن برای مقدار پوشش بیشتر، خیلی زیاد باشد به طوریکه مانع بزرگی برای اهداف سازمانی ایجاد کند.
علاوه بر این استراتژیها، برای مدیریت ریسک عملیاتی که در ادامه به آن پرداخته میشود استراتژیهای خاصی نیز وجود دارد که در اینجا به آنها اشاره میکنیم. استراتژیهای خاص در مدیریت ریسک عملیاتی بهعنوان معیارهای خاص یا مجموعهای از معیارها درنظر گرفته میشوند که بر مولفههای تعریفشدۀ ریسک و اغلـب، اکثر جنبههایی که به سازمان مربوط است، تمرکز میکنند؛ بنابراین، اینها مکملی برای مجموعه گزینههای اساسی مذکور محسوب نمیشوند؛ بلکه اشکال دقیق آنها هستند. مثالهای قابل توجه عبارتاند از:
- کشف فاجعه
- مدیریت تداوم سازمان
- تأمین منابع از خارج
کشف فاجعه و مدیریت تداوم سازمان: این معیارهای مدیریت شامل فعالیتهایی است که بهمنظور کاهش آثار فجایع به کمترین میزان، ضروری به نظر میرسند و شامل طیف وسیعی از فعالیتهای مبتنیبر قواعد و راهنماییهایی برای رویارویی با امور غیرمنتظره، برنامههای اخراج، تخصیص نقشها، فهرستهای اخطار، تنظیم محل کار مربوط به امور غیرمنتظره و کانالهای ارتباطات اضطراری و نیز آزمون منظم این تدارکات هستند و با اصل «فجایع با زمان تعریف میشوند نه با علتها» هدایت میشوند. این بیان البته به نوعی سادهسازی بیشازحد است؛ اما اهمیت اقدامات سریع و هدفمند در مورد حوادث غیرمترقبه نشان میدهد که مستلزم برنامهریزی استراتژیک پیشبینیکننده هستند.
تأمین منابع از خارج: با دو حوزۀ تأمین منابع از خارج و مدیریت ریسک عملیاتی برای مدتها بهطور جداگانه برخورد میشد؛ اما این دو حوزه بهتدریج در حال نزدیک شدن به هم هستند. برای مثال، گامهای اولیه را میتوان در افزایش توجه ملاحظات مدیریت ریسک عملیاتی در تراکنشهای تأمین خارجی مشاهده کرد. این گامها شامل تمام مراحل از ارزیابی اولیه از طریق برنامهریزی تا اجرای تراکنشاند.
مرحله نهایی، تعریف، کاربرد و اجرای مدیریت دائمی تأمین خارجی منابع است که عمدتاً بـه نظارت بر مدیریت ریسک عرضهکنندۀ خارجی خدمت تمرکز دارد.
شناسایی و ارزیابی ریسک عملیاتی ذاتی اینگونه تراکنشها که با منابع خارجی سروکار دارند، همیشه در مورد تصمیمات اساسی منبع خارجی صورت نمیگیرد. اغلب تنها مشاهداتی در مورد درآمدها و هزینههایی که بهطور فرضی بیشتر قابل پیشبینیاند، صورت میگیرد.
بدین ترتیب، ریسک عملیاتی مربوط به تراکنش و ریسک انتقال که در واقع دارای عدم قطعیت قابلتوجهی هستند، بهطور مناسب قیمتگذاری نمیشوند. ابزارهایی که در حال حاضر در دسـترس مدیریت ریسک عملیاتی قرار دارند، اغلب به دلیل فقدان دادههای تاریخی، در مهیاکردن صورتهای کمی با مشکل مواجهاند. بههرحال، به نظر میرسد که استفاده از تخمینهای ریسک، رویکرد ارزیابی مناسبی در این محیط است.
مدیریت ریسک یک فرآیند مستمر و در حال پیشرفت است. حتی اگر سنجههای موجود کنترل مناسب باشند، بایستی به طور منظم هرگونه تغییر موثر بر جنبههای شناسایی شده ریسک مورد بررسی و بازبینی قرار گیرند. پس از تکمیل کنترلهای مطرح شده، باید ریسک را با استفاده از بازبینیهای منظم و بررسی پیشرفت و اثربخشی استراتژی ریسک انتخابی، مورد ارزیابی مجدد قرار داد.
تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیگر تغییرات فنی معمولاً بر فراوانی و شدت تحقق ریسک تأثیر میگذارند. درنتیجه به ارزیابی، اطلاعات و تحلیل تأثیر تغییرات، نیاز مداومی وجود دارد. چنین تغییراتی ممکن است بر هزینه راهحلهای مختلف دیگر تأثیر بگذارد. اطلاعات بیشتری که از طریق تجربه، شناخت و دانستن مسئله جمعآوری میشود، عدم اطمینان کاهش مییابد و گزینههای دیگر ممکن است جذابتر شوند.
هرچه درجه ریسک بالاتر باشد، میزان نظارت نیز شدیدتر خواهد بود.