استراتژی‌های مدیریت ریسک

مدیریت ریسک
استراتژی مقالات

استراتژی‌های مدیریت ریسک

وقتی‌که ریسک­‌ها شناسایی و ارزیابی شدند، تمامی تکنیک­‌های اداره ریسک در یک یا چندطبقه از چهار طبقه اصلی که در شکل زیر نشان داده شده قرار می‌گیرند:

استراتژی‌های مدیریت ریسک

علاوه بر این راهبردها، استراتژی‌های خاصی نیز در این زمینه وجود دارد که عبارت‌اند از:

  • کشف فاجعه
  • مدیریت تداوم سازمان
  • تأمین منابع از خارج

استفاده مطلوب از این استراتژی‌­ها شاید امکان­‌پذیر نباشد. بعضی از آن‌ها ممکن است مستلزم بده بستان‌هایی باشد که برای فرد یا سازمانی که در زمینه مدیریت ریسک تصمیم‌­گیری می­‌کند، قابل‌قبول نباشد.

مطالعه بیشتر: ۴ گام اساسی در فرآیند مدیریت ریسک

استراتژی انتقال ریسک

استراتژی انتقال، به این معنی است که بخش دیگری ریسک را قبول کند، این کار معمولاً به‌­وسیله بستن قرارداد یا انجام اقدامات احتیاطی صورت می­‌گیرد. بیمه کردن، یک نوع از استراتژی­‌های انتقال ریسک با استفاده از بستن قرارداد است. در موارد دیگر این امر به‌واسطه قراردادهای کلامی انجام می­‌گیرد که ریسک را به بخش‌­های دیگر بدون پرداختی بابت حق بیمه، انتقال می­‌دهد. معمولاً بار مسئولیت در میان سازندگان ساختمان یا دیگر سازندگان بدین‌صورت انتقال می­‌یابد.

از سوی دیگر، استفاده از وضعیت­‌های تعدیل­‌کننده در سرمایه‌گذاری­‌های مالی، یک نمونه از چگونگی انجام اقدامات احتیاطی توسط شرکت‌­ها، به‌منظور اداره ریسک ازنظر مالی است. بعضی از روش­‌های اداره نمودن ریسک، در تمامی طبقات جای می­‌گیرند.

پذیرش جمعی ریسک ازلحاظ فنی یعنی تحمل ریسک توسط گروه، ولی توزیع آن در کل گروه، یعنی انتقال ریسک در میان افراد عضو در گروه است. این وضعیت متفاوت از بیمه سنتی است که در آن هیچ حق بیمه­‌ای پیشاپیش میان اعضای گروه مبادله نمی‌­شود، ولی در عوض زیان حاصله به‌حساب تمام اعضای گروه گذاشته می‌‎شود.

استراتژی اجتناب از ریسک

استراتژی اجتناب، یعنی انجام ندادن فعالیتی که موجب ریسک می‌­شود. به‌عنوان‌مثال ممکن است که یک دارایی خریداری نگردد یا ورود به یک کسب‌وکار مورد چشم‌­پوشی قرار گیرد تا از مشکلات و دردسرهای آن‌ها اجتناب شود. مثال دیگر در این زمینه، پرواز نکردن هواپیماست تا از ریسک سرقت آن اجتناب شود.

استراتژی اجتناب به نظر می­‌رسد راه­‌حلی برای تمامی ریسک­‌هاست، ولی اجتناب از ریسک همچنین به معنی زیان­‌دهی در مورد سودآوری­‌های بالقوه­‌ای است که امکان دارد به‌­واسطه پذیرش آن ریسک حاصل شود. عدم ورود به یک بازار به‌منظور اجتناب از ریسک، نیز احتمال کسب سودآوری را ضایع می‌کند.

استراتژی کاهش ریسک

استراتژی کاهش، یعنی به­‌کارگیری شیوه­‌هایی که باعث کاهش شدت زیان می­‌شود. به‌عنوان‌مثال می‎‌توان به کپسول­‌های آتش­نشانی که برای فرونشاندن آتش طراحی گردیده‌­اند، اشاره کرد که ریسک زیان ناشی از آتش را کاهش می­‌دهد. این شیوه ممکن است باعث زیان­‌های بیشتری به‌­واسطه خسارات ناشی از آب شود و درنتیجه امکان دارد که مناسب نباشد. سیستم هالوژنی جلوگیری کننده از آتش ممکن است آن ریسک را کاهش دهد، ولی هزینه آن امکان دارد، به­‌عنوان یک عامل بازدارنده از انتخاب آن استراتژی جلوگیری کند.

استراتژی کاهش ریسک

استراتژی پذیرش ریسک

استراتژی پذیرش، یعنی قبول زیان وقتی‌که رخ می­‌دهد. درواقع خود-تضمینی یا تضمین شخصی در این طبقه جای می­‌گیرد. پذیرش ریسک یک استراتژی قابل‌قبول برای ریسک­‌های کوچک است که هزینه حفاظت در مقابل ریسک ممکن است ازنظر زمانی بیشتر از کلیه زیان­‌های حاصله باشد. کلیه ریسک­‌هایی که قابل‌اجتناب و انتقال نیستند، ضرورتاً قابل‌پذیرش هستند که شامل ریسک­‌های خیلی بزرگی می‌شوند که یا محافظت در برابر آن‌ها امکان‌پذیر نیست یا ممکن است پرداخت هزینه بیمه برای آن‌ها شاید عملی نباشد.

در این زمینه، جنگ به خاطر ویژگی­‌هایش و عدم وجود تضمین نسبت به ریسک­‌هایش، مثال مناسبی است. همچنین هر مقداری از زیان‎‌دهی بالقوه علاوه بر مقدار تضمین‌ شده، ریسک پذیرفته‌ شده محسوب می­‌شود. همچنین ممکن است این حالت قابل‌قبول باشد در صورتی‌که امکان تحقق زیان‌­های سنگین، کم باشد یا هزینه بیمه کردن برای مقدار پوشش بیشتر، خیلی زیاد باشد به‌ طوری‌که مانع بزرگی برای اهداف سازمانی ایجاد کند.

استراتژی پذبرش ریسک

علاوه بر این استراتژی‌ها، برای مدیریت ریسک عملیاتی که در ادامه به آن پرداخته می­‌شود استراتژی‌های خاصی نیز وجود دارد که در اینجا به آنها اشاره می­‌کنیم. استراتژی‌های خاص در مدیریت ریسک عملیاتی به­‌عنوان معیارهای خاص یا مجموعه‌­ای از معیارها درنظر گرفته می‎‌شوند که بر مولفه‌های تعریف‌شدۀ ریسک و اغلـب، اکثر جنبه­‌هایی که به سازمان مربوط­ است، تمرکز می­‌کنند؛ بنابراین، این­‌ها مکملی برای مجموعه گزینه­‌های اساسی مذکور محسوب نمی‌شوند؛ بلکه اشکال دقیق آن‌ها هستند. مثال­‌های قابل ‌توجه عبارت‌اند از:

  • کشف فاجعه
  • مدیریت تداوم سازمان
  • تأمین منابع از خارج

کشف فاجعه و مدیریت تداوم سازمان: این معیارهای مدیریت شامل فعالیت­‌هایی است که به‌منظور کاهش آثار فجایع به کمترین میزان، ضروری به نظر می­‌رسند و شامل طیف وسیعی از فعالیت­‌های مبتنی‌بر قواعد و راهنمایی­‌هایی برای رویارویی با امور غیرمنتظره، برنامه‌های اخراج، تخصیص نقش‌­ها، فهرست‌های اخطار، تنظیم محل کار مربوط به امور غیرمنتظره و کانال­‌های ارتباطات اضطراری و نیز آزمون منظم این تدارکات هستند و با اصل «فجایع با زمان تعریف می‎‌شوند نه با علت­‌ها» هدایت می‌­شوند. این بیان البته به نوعی ساده‌­سازی بیش‌ازحد است؛ اما اهمیت اقدامات سریع و هدفمند در مورد حوادث غیرمترقبه نشان می‌­دهد که مستلزم برنامه­‌ریزی استراتژیک پیش‌بینی‌کننده هستند.

تأمین منابع از خارج: با دو حوزۀ تأمین منابع از خارج و مدیریت ریسک عملیاتی برای مدت­‌ها به‌طور جداگانه برخورد می‌­شد؛ اما این دو حوزه به‌تدریج در حال نزدیک شدن به هم هستند. برای مثال، گام‌های اولیه را می­‌توان در افزایش توجه ملاحظات مدیریت ریسک عملیاتی در تراکنش­‌های تأمین خارجی مشاهده کرد. این گام­‌ها شامل تمام مراحل از ارزیابی اولیه از طریق برنامه‌­ریزی تا اجرای تراکنش­‌اند.

مرحله نهایی، تعریف، کاربرد و اجرای مدیریت دائمی تأمین خارجی منابع است که عمدتاً بـه نظارت بر مدیریت ریسک عرضه­‌کنندۀ خارجی خدمت تمرکز دارد.

شناسایی و ارزیابی ریسک عملیاتی ذاتی این­‌گونه تراکنش­‌ها که با منابع خارجی سروکار دارند، همیشه در مورد تصمیمات اساسی منبع خارجی صورت نمی­‌گیرد. اغلب تنها مشاهداتی در مورد درآمدها و هزینه­‌هایی که به‌­طور فرضی بیشتر قابل پیش­‌بینی‌­اند، صورت می‌گیرد.

بدین ترتیب، ریسک عملیاتی مربوط به تراکنش و ریسک انتقال که در واقع دارای عدم قطعیت قابل‌توجهی هستند، به­‌طور مناسب قیمت‌گذاری نمی‌شوند. ابزارهایی که در حال حاضر در دسـترس مدیریت ریسک عملیاتی قرار دارند، اغلب به دلیل فقدان داده­‌های تاریخی، در مهیاکردن صورت‌های کمی با مشکل مواجه­‌اند. به‌هرحال، به نظر می­‌رسد که استفاده از تخمین­‌های ریسک، رویکرد ارزیابی مناسبی در این محیط است.

مدیریت ریسک یک فرآیند مستمر و در حال پیشرفت است. حتی اگر سنجه­‌های موجود کنترل مناسب باشند، بایستی به طور منظم هرگونه تغییر موثر بر جنبه­‌های شناسایی شده ریسک مورد بررسی و بازبینی قرار گیرند. پس از تکمیل کنترل­‌های مطرح شده، باید ریسک را با استفاده از بازبینی‌های منظم و بررسی پیشرفت و اثربخشی استراتژی ریسک انتخابی، مورد ارزیابی مجدد قرار داد.

تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دیگر تغییرات فنی معمولاً بر فراوانی و شدت تحقق ریسک تأثیر می­‌گذارند. درنتیجه به ارزیابی، اطلاعات و تحلیل تأثیر تغییرات، نیاز مداومی وجود دارد. چنین تغییراتی ممکن است بر هزینه راه­‌حل­‌های مختلف دیگر تأثیر بگذارد. اطلاعات بیشتری که از طریق تجربه، شناخت و دانستن مسئله جمع­‌آوری می‌­شود، عدم اطمینان کاهش می­‌یابد و گزینه­‌های دیگر ممکن است جذاب­‌تر شوند.

هرچه درجه ریسک بالاتر باشد، میزان نظارت نیز شدیدتر خواهد بود.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *