۷ سبک رایج رهبری و اهداف شکل‌گیری آن‌ها

leadership
مدیریت و رهبری مقالات

۷ سبک رایج رهبری و اهداف شکل‌گیری آن‌ها

سبک رهبری روش رهبر در جهت‌دهی، اجرای برنامه‌ها و ایجاد انگیزه در افراد است.

سبک‌های مختلفی در رابطه با رهبری از سوی رهبران در حوزه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، کسب‌ وکار و … مطرح شده است.

مطالعات مربوط به رهبری بیانگر رویکردی است که تأکید آن بر یک نگرش کلی نسبت به رهبری است، از جمله اینکه چگونه حضور فیزیکی یک رهبر نحوه درک دیگران از وی را تعیین می‌کند. در ادامه این مبحث با ۷ سبک رایج رهبری و ابعاد و ویژگی‌های آن‌ها آشنا خواهید شد.

مطالعه بیشتر: تعاریف رهبری و رابطه‌‌ آن با قدرت

رهبری کاریزماتیک

کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت فردی اطلاق می‌گردد که دارای قدرت رهبری فوق‌العاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی برای توصیف رهبرانی استعمال می‌شود که با استفاده از توانایی شخصی خود می‌توانند تأثیراتی عمیق و استثنایی بر پیروان خود داشته باشند.

رهبری کاریزماتیک یا رهبری مبتنی‌بر جاذبه استثنایی، به‌گونه‌ای از رهبری گفته می‌شود که دارای قدرت و توانایی الهام‌بخشی به پیروان است و این در حالی است که توانایی‌های مذکور صرفاً از نیروی شخصیت و تعهد فرد نشئت گرفته باشد. در این نوع رهبری، رابطه‌ای بدون استفاده از پاداش‌های مالی و اعمال زور برقرار می­‌شود.

رهبران، وقتی کاریزماتیک هستند که چشم‌اندازهای آنان تعارض بسیاری با وضعیت کنونی داشته باشد، در عین حال باید آزادی عمل برای پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی پیروان وجود داشته باشد.

در واقع، رهبران کاریزماتیک، با توجه به توانایی‌شان در ارتباط با مردم در سطحی عمیق، به ویژه در سازمان‌هایی که با بحران روبرو هستند یا برای پیشرفت‌، تلاش می‌کنند بسیار ارزشمند هستند.

رهبری کاریزماتیک، با عناوینی چون رهبری تغییر و تحول، رهبری الهام بخش، رهبری نمادین نیز شناخته می‌شود.این رهبران فراتر از انتظارات معمولی حرکت می‌کنند و با القاء احساس مأموریت در فرد و برانگیختن او، فرد را به تلاش هر چه بیشتر ترغیب می‌نمایند و به علت جاذبه معنوی‌شان، می‌توانند موجبات تغییر و تحول سریع در سازمان را فراهم سازند.

رهبری کاریزماتیک

رهبری تحول‌آفرین

مفهوم رهبری تحول‌آفرین اولین بار از سوی جامعه‌شناس سیاسی، جیمز مک گرگور برنز، در اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح شد.

رهبری تحول آفرین به نوعی رهبری اطلاق می‌شود که در آن رهبران برای پیروان خود انگیزش معنوی و توجه ویژه فراهم کرده و با نفوذ بر قلب‌های‌شان، آنها را هدایت می­‌کنند. رهبران تحول‌آفرین یک چشم‌انداز سازمانی پویا خلق می‌کنند که اغلب دگرگونی در ارزش‌های فرهنگی برای انعکاس نوآوری بیشتر را ضروری می­‌سازد. بعلاوه، رهبری تحول‌آفرین به دنبال برقراری یک رابطه بین علائق فردی و جمعی است تا به پیروان خود اجازه کار کردن برای اهداف متعالی را بدهد.

رهبران تحول‌آفرین به چند دلیل تأثیرگذار هستند:

  • آنها قادرند هم پیروان خود را متحد کنند و هم اهداف و باورهای پیروان را تغییر دهند.
  • رهبران تحول‌آفرین تصویری از یک چشم انداز آینده را به پیروان خود ارائه می دهند.
  • از آنجا که چنین رهبرانی قادرند یک چشم‌انداز روشن و مورد نیاز را شکل دهند، احتمالا قادر به برانگیختن کارکنان برای مشارکت در آن چشم‌انداز هم هستند.
  • رهبران تحول‌آفرین زیردستان را برای انجام کار بیش از حد انتظار برمی‌انگیزانند.

رهبران تحول‌آفرین خود را ملزم به تعهد به منافع جمع می‌دانند. این منافع ممکن است اجتماعی باشد، مانند ساخت یک مرکز اجتماعات یا بهبود کیفیت هوا؛ یا یک نفع شخصی‌تر باشد مانند کمک به کارکنان برای رسیدن به بهترین ظرفیت خود.

این سبک رهبری با تعیین چشم‌انداز و اهداف روشن و گفتگو در باب آن‌ها در سازمان سعی در جذب مشارکت کارکنان می‌کند. این مهم با درک درستی از تحولات پیرامونی و شیوه‌های ایجاد انگیزه امکان می‌یابد و رهبری با هوش عاطفی خود توانمندی‌های جدیدی نسبت به قبل برای سازمان ایجاد می‌کند. از نقاط ضعف این سبک، تایید رهبری از سوی تمامی رده‌های سازمانی است و درصورتی‌که زیرساخت‌های تغییر را ایجاد نکند امکان موفقیت بسیار کاهش می‌یابد.

رهبری مبادله‌ای

رهبری مبادله‌ای سبکی متداول از رهبری است که بر اساس آن کارکنان از رهبران پاداش دریافت می‌کنند بابت دقتی که در انجام وظایفشان به‌خرج می‌دهند. البته عکس این قضیه هم وجود دارد؛ یعنی ممکن است کارکنان به‌خاطر عدم دقت کافی در انجام وظایف خود از سوی رهبران تنبیه و جریمه گردند.

در این سبک رهبری می‌توان از برنامه‌های تشویقی برای ایجاد انگیزه در کارکنان استفاده کرد که البته باید منطبق با اهداف سازمان باشد و افزون بر اقدامات برنامه‌ریزی‌نشده جهت تقدیر و تشکر صورت گیرد. به‌عنوان مثال، اگر فردی در بخش بازاریابی مشغول به کار است، ممکن است بابت ارسال ۱۰ ایمیل بازاریابی پاداش دریافت کند؛ این درحالی است که یک رهبر تحول‌آفرین تنها درصورتی به این فرد پاداش می‌دهد که نتیجه کارش منجر به جذب اشتراکات متعددی گردد.

رهبری خدمتگزار

رهبری خدمتگزار برای اولین بار در نوشته‌های رابرت گرین‌لیف بیان شده است. رهبری خدمتگزار رهبران را ملزم می‌کند تا نیازهای دیگران را بر منافع خود مقدم بدانند. رهبری خدمتگزار نشان‌دهنده تأثیرگذاری ایده‌آل و انگیزش در رهبری تحول‌آفرین است و عینیت آن در محیط اجتماعی است. رهبران خدمتگزار الگویی نمونه برای پیروان خود و دیگر افراد هستند. آنان پیروان خود را مشتاقانه تشویق می‌کنند تا برای تغییر موقعیت فعلی بکوشند.

رهبران خدمتگزار، روابط بسیار عمیق و محکمی با کارکنان دارند و به‌خوبی آنها را یاری می‌رسانند تا استعدادهای بالقوه خود را کشف کنند. این رهبران درصورت بروز مشکل برای کارکنانشان، همدرد و شنونده خوبی هستند و در نهایت، خود را متعهد به رشد افراد می‌دانند. گرین‌لیف بر این عقیده بود که مسئولیت اجتماعی رهبران مراقبت از محرومان و خدمتگزاری است. پیشنهاد او انتقال قدرت به پیروان است.

۱۰ ویژگی یک رهبر خدمتگزار عبارت‌اند از:

  1. گوش‌سپاری
  2. همدلی
  3. التیام‌بخشی
  4. آگاهی
  5. متقاعدسازی
  6. مفهوم‌سازی
  7. آینده‌نگری
  8. خدمتگزاری
  9. تعهد به رشد دیگران
  10. ایجاد روابط

این سبک رهبری برای سازمان‌های آموزشی یا خدماتی مانند بیمارستان، دانشگاه بسیار مناسب است و معمولا رهبری سازمان به شاخص‌های فرهنگی و ارزشی بسیار پایبند است و تعهد به‌کار، صداقت، راستگویی و همدلی از ارزش‌های مطرح در این نوع رهبری است. در این سبک به‌رغم کندی تصمیم‌گیری، ایجاد فرهنگ ارزشی و خدمت در سازمان از نکات مثبت آن است.

رهبری اصیل

سبک رهبری اصیل برای نخستین بار در سال ۲۰۰۴ میلادی از سوی مؤسسه رهبری گالوپ مطرح شد. تمایز اصلی سبک رهبری اصیل با سبک‌های پیشین این است که این سبک کلی‌تر است و بر سازه ریشه‌ای تمرکز دارد. منظور از سازه ریشه‌ای، پایه‌ای است که رهبری مثبت را شکل می‌دهد.

سبک رهبری اصیل، بر خود کنترلی و خودآگاهی رهبر و پیروان، سرمایه مثبت روان‌شناسی و نقش تعدیل­‌گر مثبت سازمانی تمرکز دارد. رهبری اصیل الزاماً تحول‌آفرین نیست. به‌عنوان مثال، به دنبال تبدیل پیروان به رهبر نیست. رهبری اصیل در بیشتر موارد منظور خود را با عمل، نه با حرف و در قالب اصول، ارزش‌ها و اخلاقیات به دیگران منتقل می‌کند، درحالی‌که به‌طور مثال رهبری کاریزماتیک، با سخنوری و لفاظی به دنبال تأثیرگذاری و متقاعد کردن دیگران است.

ازاین‌رو، می‌توان گفت نتیجه تلاش‌های اندیشمندان غربی و شرقی تا به امروز، به نظریه رهبری اصیل انجامیده است؛ این نظریه همه تلاش خود را به کار گرفته تا نواقص نظریات دوره‌های پیشین را برطرف سازد.

رهبری دموکراتیک

رهبری دموکراتیک نوعی سبک رهبری است که در آن اعضای گروه در روند تصمیم‌گیری نقش مشارکتی بیشتری دارند. در واقع، رهبری دموکراتیک یکی از موثرترین سبک‌های رهبری است که در آن رهبر به کارکنان رده‌های پایین‌تر اجازه استفاده خردمندانه از اختیاراتی را می‌دهد که ممکن است در موقعیت‌های دیگر به آن نیاز داشته باشند.

به‌عنوان‌مثال، در یک جلسه هیئت مدیره شرکت، رهبر دموکراتیک چند گزینه مرتبط با تصیمیم ارائه می‌دهد؛ سپس اعضا در مورد هر گزینه بحث خواهند کرد و در نهایت رهبر ممکن است تصمیم نهایی را با توجه به ایده‌ها و نظرات اعضای هیئت مدیره اتخاذ کند یا میان اعضا اقدام به رأی گیری نماید.

رهبری استراتژیک

رهبری استراتژیک یکی از سبک‌های تأثیرگذار رهبری است که  به توانایی مدیر در بیان یک چشم‌انداز استراتژیک برای سازمان یا بخشی از سازمان و ایجاد انگیزه و ترغیب دیگران برای دستیابی به این چشم‌انداز اشاره دارد.

جایگاه رهبران استراتژیک  نقطه تلاقی فعالیت‌های اصلی یک شرکت و فرصت‌های رشد موجود است. رهبران استراتژیک ضمن اطمینان از ثبات شرایط فعلی کار برای سایر کارکنان، بار مسئولیت‌های اجرایی را نیز می‌پذیرد. رهبری استراتژیک در بسیاری از شرکت‌ها سبک مطلوبی محسوب می‌شود چرا که تفکر استراتژیک هم‌زمان از چندین کارمند پشتیبانی می‌کند.

هدف اصلی رهبری استراتژیک بهره‌وری استراتژیک است. هدف دیگر آن ایجاد محیطی است که در آن کارکنان نیازهای سازمان را در چارچوب شغل خود پیش‌بینی کنند.رهبری استراتژیک مستلزم پتانسیل پیش‌بینی و شناخت محیط کار است.رهبران استراتژیک می‌توانند چشم‌انداز ایجاد کنند، چشم‌انداز تبیین کنند، چشم‌اندازی مبتنی‌بر شور و اشتیاق داشته باشند و با پشتکار این چشم‌انداز را به سمت موفقیت سوق دهند.

مطالعه بیشتر: سیر تکامل نظریه‌های رهبری سازمانی

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *